در کنفرانس علمی – بینالمللی “سهم مولانا جلالالدین محمد بلخی در گسترۀ فرهنگ جهانی” در مقر یونسکو در پاریس “روز جهانی احترام به دیگری” مورد تأیید قرار گرفت.
پاریس، 7 جون 2024
همایش علمی – بینالمللی با موضوع “سهم مولانا جلالالدین محمد بلخی در گسترۀ فرهنگ جهانی” توسط یونسکو و با همکاری جمهوری تاجیکستان، انجمن رودکی در فرانسه برگزار شد. این همایش با حضورِ دانشمندان و محققان برجسته از کشورهای مختلف جهان، فرصتی برای بررسی و تبادل نظر پیرامون اندیشه های مولانا فراهم آورد. از استاد سید حسین اشراق بنیانگذار نبراس نیز در این همایش دعوت به عمل آمده بود، او طی سخنرانی در این همایش به ارائۀ دیدگاه های خود پرداخت.
وی در سخنرانی خود با عنوان “جایگاه دیگری در انسان شناسی مولانا“، به بررسی نقش و اهمیتِ “دیگری” در اندیشه های مولانا پرداخت و اظهار نمود که مولانا را می توان یکی از سخنگویان برجستۀ وجدان فرهنگی حوزۀ تمدنی ما دانست. او از مطرحکنندگان پرآوازۀ “انسانیت” در گسترۀ فرهنگ و تمدن بشری است. وی در ادامه به این پرسش پرداخت که: آیا پیام مولانا در زمانۀ کنونی نیز کارآمد است و آیا میتوان از آموزه های وی در دوران پیچیدۀ مدرن بهره برد؟.
ایشان تبیین نمود که اندیشۀ مولانا منشوری کثیرالوجوه است که در آن رنگ های متنوعی از “دانش” و “زندگی” مشاهده می شوند، همچنان رژیم زبانی پارادوکسیکال و سمبولیک وی همراه با مهارت موسیقیایی در کلام اش، در ترویج “آشتی جهانی” به کار رفته و نگاه وی به “دیگری” را برجسته کرده است. به باور استاد اشراق مولانا در انسان شناسی خود به انسان نه به عنوان برساختۀ اجتماعی، بلکه با نگاه هستی شناسانه، اهمیت قائل گردیده و از نسبتِ هستیای “من” با “دیگری” سخن به میان آورده است. از همین رو هستی شناسی او حاکی از آن است که جانِ انسانی به عنوان یک هستنده بدون در نظر گرفتن هستی “دیگری” قابل فرض نیست.
منتقدانِ یکسویگی مدرنیت نیز به این باور رسیده اند که نظام کانتی از عدم التفات به جایگاه کانونی بیناسوژهای ناشی شده و دلواپسی برای “دیگری” را در حاشیه قرار داده است. او با اشاره به اندیشمندانی چون لویناس، مارتین بوبر، گابریل مارسل، مارتین هایدگر و میخائیل باختین و دیگران یادآوری نمود: آنها که در جستجوی راه حلی برای برونرفت از بحران تک ساحتی شدنِ انسان در دوران مدرن اندیشیده اند بی تردید پیام های مولانا برایشان جذابیت داشته / دارد.
در آن سخنرانی یادآور شد که مولانا افزون بر اقلیم معنوی فرهنگی شرق بر حوزه های فرهنگی جهان غرب نیز اثرگذار بوده است، از همین رو هانس ماینکه، شاعر آلمانی، مولانا را “تنها امید برای دوره تاریکی کنونی” توصیف نموده و نیکلسون مولانا را “بزرگترین شاعر عارف همه زمان ها” دانسته است، همچنان کولمن بارکس نیز معتقد است که “مولانا امریکا را فتح کرده است” و فیلیس تیکل نیز گفته است:”محبوبیت مولانا در ایالات متحده مسئلۀ گرسنگی عظیم معنوی ماست“.
استاد اشراق در نتیجهگیری یادآور گردید که پیام مولانا در دوران کنونی نیز کارآمد است و جایگاه “دیگری” در انسانشناسی او میتواند پاسخگوی بحران معنوی و معرفتی دوران ما باشد. پیام مولانا ما را یاری می رساند که بر اهمیت شکلگیری رابطه دیالکتیکی میان “من” و “دیگری” در چارچوب مفاهیم “میان ذهنی” یا “میان فرهنگی” تأکید نماییم، چیزی که نشان می دهد انسانشناسی او با زمانۀ ما سازگار است و می تواند ما را یاری برساند که با استفاده از دیالوگ دیالکتیکی در تنقیح پیشداوری های ما جدی باشیم و در زمینۀ “مذهب عشق” بیشتر بیندیشیم و نظریه پردازی نماییم.
او یادآور شد که جهان امروز، با وجودِ فاصلۀ زمانی بسیار با دوران مولانا، همچنان نیازمند ترویج انسانشناسی اوست. از همین رو تأکید نمود مولانا الهامبخش جوامع انسانی برای در نظر گرفتنِ تقدم “بیناذهنیت” بر “ذهنیت ” جهتِ شکوفایی ظرفیت های گفتگویی میانِ “خود” و “دیگری” است، روندی که یاری می رساند “رخدادِ فهم به عنوان یک بازی” عینیت پیدا کند، بنابراین مولانا در انسانشناسی خود برای “دیگری” جایگاه ویژهای قائل است و برای انسانهای معاصر و جوامع مدرن نیز حرف های بسیاری برای گفتن دارد، او همانندِ متنِ قابل تأویل، می تواند هر مخاطبی را انگیزه بدهد که با تفکرات ویژۀ خود با آن مواجهه نماید. اما قدر مسلم این است که مخاطب وقتی ارتباط بیشتری با اشعار و افکارِ مولانا برقرار کند افق های نوینی را در آراء و نظریات وی پیدا می کند، پویایی و سیالیت ویژگی های اساسی اندیشه های مواج و هرمنوتیکال مولاناست، از همین رو است که بحثِ “نیاز به مولانا” برای پژوهشگران اهمیت پیدا می کند.
در پایان بخش سخنرانی استاد اشراق پیشنهاد نمود که روز تولدِ مولانا به عنوان “روزِ جهانی احترام به دیگری” گرامی داشته شود. این پیشنهاد در پایان کنفرانس به رأی گذاشته شد و با اتفاق آراء مورد تأیید قرار گرفت، موضوعی که یونسکو روندِ اداری آن را دنبال خواهد کرد.
آموزش، حق بنیادینِ دختران
افغانستان است
حق آموزش، یکی از حقوق اولیۀ انسان
محسوب می شود، این حق به گونۀ توجیه می شود که فارغ از زمان و مکان و مسائلی از قبیل
جنسیت، زبان، نژاد، دین و قومیت میبایست در موردِ تمام اشخاص مهم انگاشته شود.
در متون حقوق بشری؛ حق بر آموزش در کانون توجه
واقع گردیده و بر تعهد دولت ها در زمینۀ حمایت از آموزش برای همه و تداوم آن تأکید
فراوان صورت گرفته است.
وقتی حق آموزش می تواند مبنای همه حقوق باشد.
بشر با آگاهی از این حق، می تواند با ادعای آن حق، برای به دست آوردن آن تلاش
نماید. چیزی که امروزه به گفتمان جدی در زمانۀ ما تبدیل گردیده و چشم پوشی از آن
امکان ندارد، منطقی هم نیست.
حضور
دختران در مکاتبِ افغانستان نه تنها مهم که حیاتی پنداشته می شود، به همین جهت
تأکید می کنیم که: “آموزش، حق دختران افغانستان
است”. بنابراین بسته بودن مکاتب دخترانه با وجود اینکه هیچگونه توجیه شرعی ندارد،
در تقابل جدی با ارزش های حقوق بشری نیز قرار دارد.
دختران افغانستان هم حق دارند و نیز
شایستۀ این اند که به مکتب بروند و در روند توسعۀ انسانی نقش پررنگ داشته
باشند.
پیام بنیانگذار و رئیس مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات نبراس
به مناسبتِ از سر گیری فعالیتِ وبسایت نبراس
جای بسا مسرت است که تیم رسانه ای و تخنیکی نبراس توفیق پیدا کرد وبسایتِ مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات نبراس را بارِ دیگر به گونۀ حرفه ای راه اندازی نماید. جا دارد از همۀ همکاران سپاسگزاری کنم و برای هرکدام شان آرزوی موفقیت نمایم.
وبسایت نبراس برای مدتی از فعالیت باز مانده بود. اینک که خوشبختانه بارِ دیگر واردِ صحنه شده است، تلاش صورت می گیرد تا با در نظرداشتِ نیاز های علمی، فرهنگی و خواسته های اساسی جامعه و زمانۀ ما فعالیت های خویش را انسجام بخشد و رابطۀ خود را با مجموعه های فعال در عرصه های آموزشی، پژوهشی، مدنی و حقوق بشری از پویایی بیشتری برخوردار نماید.
نبراس به عنوان مؤسسۀ مطالعاتی و تحقیقاتی در سال 2009 در شهر کابل مجوز گرفته و با شعارِ” بیندیشیم و تغییر بدهیم” پا به عرصۀ فعالیت گذاشته است، شعاری که عنصر های اندیشیدن برای مفاهمۀ مدنی و خِردورزی برای تغییر و توسعه را واجدِ اهمیت کانونی انگاشته است، به همین جهت تلاش کرده است در جهتِ گسترش مرز های دانش و ارزش های تفکرِ انتقادی، هنجار های حقوق بشری و آزادی بیان، پویایی حوزۀ عمومی و مطالعات میان فرهنگی، تسامح و احترام به “دیگری” و طرح جستار ها و بایسته های صلح و مردم سالاری گام بر دارد و رویکردِ انتقادی خود را جزو هویتِ روشنفکری خویش به شمار آورد، ارزش هایی که با تکیه بر آنها تعهد نموده است که به “حقیقت” وفادار می ماند و از منابع “قدرت” دستور نمی پذیرد، ادعایی که دستاوردهای متنوع مانند نشست های علمی و فرهنگی، نشرِ آثار و مقالات، انتشارِ فصلنامۀ علمی و پژوهشی نبراس، کنش ها و فعالیت های ارزش محورِ رهبری نبراس، مصداق های برجستۀ آنها به شمار می روند.
در شرایط کنونی که افغانستان بیشتر از هر روزِ دیگر نیازمندِ تلاش ها و همکاری های ملی و بین المللی برای صلح و توسعه و همچنان ترویج ارزش های اصیل مردم سالاری و فضایل انسانی است، نبراس ضروری می انگارد که برای برجسته کردن مقوله های یاد شده بر گسترش آموزش و فرهنگ ، ارزش های حقوق بشری،آزادی بیان و تسامح، تمامی توش و توان خود را به کار اندازد.
نبراس برای افغانستانِ عاری از خشونت و افراطی گری می اندیشد و بر عنصر های آموزش و فرهنگ تأکید جدی می نماید، در این میان نسل جوانِ کشور بویژه دختران و زنان را در کانون خدماتِ بی آلایشِ خویش قرار داده است.
امیدواریم برای رسیدن به هدف های بالا، در جهتِ انسجام ظرفیت ها و برجسته کردنِ گفتمان های خِرد محور نایل آییم و تغییراتِ امیدوارکننده را تجربه نماییم.
به امید روزی که افغانستان را سرشار از مهربانی، توسعۀ منابع انسانی و فردای درخشانِ توأم با پیشرفت، ببینیم.
پروفسیور سید حسین اشراق
بنیانگذار و رئیس مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات نبراس
معرفی و اساسنامۀ نبراس
مؤسسۀ
مطالعات و تحقیقات نبراس به منظور ترویج فعالیت های مطالعاتی و پژوهشی تأسیس شده
است. نبراس در جهتِ گسترش مرز های دانش فلسفی و علوم انسانی، ارزش های پرسشگری و
خِرد ورزی، هنجار های حقوق بشری و آزادی بیان، بایستگی توسعه و شایستگی مطالعاتِ میان
فرهنگی، تسامح و احترام به “دیگری”، طرح جستار ها و بایسته های صلح و دموکراسی گام بر می دارد و
منش انتقادی خود را جزو هویتِ روشنفکری خویش می شمارد، به همین جهت برای همیشه به
“حقیقت” وفادار می ماند و از منابع “قدرت” دستور نمی گیرد.
نبراس به تاریخ 11 سرطان 1388 در شهر کابل تحت
رهبری پروفیسور سید حسین اشراق پایه گذاری گردیده و مجوز فعالیت دریافت کرده است.
اهداف نبراس :
1. تلاش در جهتِ گسترش مطالعات فلسفی، علوم انسانی
و گفتگو های میان فرهنگی.
2. تلاش در جهتِ
برجسته کردن جایگاه فعالیت های پژوهشی.
3. جایگاه بخشیدن به شایستگی های پرسشگری و خِرَد ورزی.
4. کوشش برای نشر
فرهنگ حقوق بشری و آزادی بیان.
5. ترویج ارزش های توسعه، مطالعات اجتماعی و هنجار
های تمدنی.
6. محوری انگاشتن عدالت اجتماعی بویژه برابری
جنسیتی.
7. تبیین مفاهیم
تسامح و احترام به “دیگری”.
8. طرح جستار ها و بایسته های صلح و دموکراسی.
9. تأمین مناسبات علمی
و فرهنگی با دانشگاه ها، مراکز علمی و مؤسسات پژوهشی.
10. برگزاری نشست
ها و همایش های علمی و تخصصی و جلسات بحث و سخنرانی در زمینه های فلسفی، فرهنگی و
علوم انسانی.
11. چاپ و انتشار فصلنامۀ علمی پژوهشی نبراس، کتب و
نشریات تخصصی.
12. حمایت از ظرفیت
های علمی و فرهنگی افغانستان بویژه نسل جوان.
13. مبارزۀ همه جانبه
علیه هرگونه تبعیض.
وظایف نبراس :
1. انجام طرح های پژوهشی در زمینه های فلسفی،
مطالعات فرهنگی و علوم انسانی.
2. پرداختن
به مفاهیم میان رشته ای در حوزۀ علوم انسانی همانندِ فرهنگ و توسعه، ارزش های حقوق
بشری، اخلاق و عدالت، صلح و دموکراسی، تاریخ و جامعه، ارتباطات، امور شهروندی و غیره.
3. تولید متون فلسفی، فرهنگی و اجتماعی.
4. همکاری با
دانشگاه ها، مراکز و مؤسسات علمی و پژوهشی.
5. تلاش برای انسجام
و هماهنگی پژوهشگران در حوزه های فلسفی و فرهنگی.
6. چاپ و نشر فصلنامۀ
نبراس و آثار علمی و پژوهشی.
7. ترویج فضای نقد های
علمی در حوزه های فلسفی، مطالعات فرهنگی و علوم انسانی.
ارکان تشکیلاتی نبراس:
هیأت رهبری، مشاوران علمی و مدیریت اجرایی، ارکان مؤسسۀ
مطالعات و تحقیقات نبراس را تشکیل می دهد.
هیأت رهبری نبراس
رویکرد های راهبردی و سیاست های کلان نبراس را هدایت می کند و در رأس آن رئیس عمومی
قرار دارد.
رئیس عمومی با ایجاد
بورد مشورتی، در بخش های گوناگونِ نبراس از مشورت های تخصصی و کارشناسانۀ آنها
بهره می برد.
رئیس عمومی نبراس مسئولیتِ هدایت و رهنمونی پالیسی ها و خط
مشی های راهبردی و سازمان اداری نبراس را بر عهده دارد، همچنان چیدمان حلقۀ
مشاوران علمی و مسئولین اجرایی نبراس را سازماندهی می کند.
هیأت مشاوران علمی نبراس از چهره های
برجستۀ علمی و تخصصی تشکیل شده است.
وظایف و اختیارات
هیأت مشاوران علمی نبراس بدین قرار اند:
1. تصویب طرح ها و برنامه های پژوهشی.
2. نظارت بر کیفیت و
حسن اجرای طرح های پژوهشی.
3. نظارت بر
انتشار فصلنامۀ علمی پژوهشی نبراس.
4. نظارت بر
انتشار آثار علمی پژوهشی که از جانب نبراس سازماندهی می شود.
5. تعیین خط مشی
مؤسسه برای ارتباط علمی با سایر مراکز آموزشی و پژوهشی.
6. ارزیابی نتایج
فعالیت های و علمی و پژوهشی نبراس.
مدیریت اجرایی نبراس:
هیأتِ اجرایی نبراس متشکل از مسئولین عملیاتی نبراس است که مدیر اجرایی مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات نبراس در رأس آن قرار دارد.مدیر اجرایی نبراس وظایف ذیل رابه پیش می برد: اداره و هدایت امورِ کاربردی نبراس و نظارت بر حُسن اجرای کلیۀ فعالیت های آن، پیشنهاد های تشکیلاتی، تنظیم و پیشنهاد بودجۀ سالانه، طرح و پیشنهاد برنامۀ سالانه و ارائۀ گزارش عملکرد سالانۀ مؤسسه به رئیس عمومی نبراس را بر عهده دارد.