رویداد ها

روز جهانی مدارا خجسته باد

 

روز جهانی مدارا هر ساله در 16 نوامبر گرامی داشته می‌شود، به همین مناسبت در سال 1995 یونسکو بیانیۀ اصول مدارا را به تصویب رساند و تأکید نمود که: این روز فرصتی برای تأیید مجدد تعهد سازمان ملل متحد به تقویت مدارا از رهگذرِ پرورش تفاهم متقابل میان فرهنگ ‌ها و ملت‌ هاست، مزیتی که “در این دورانِ افزایش افراط‌گرایی خشونت‌آمیز و گسترش درگیری ‌هایی که با بی‌توجهی بنیادی به ارزش‌ های انسانی همراه هستند، بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد”.

 طبق تعریف سازمان ملل متحد، هدف اصلی این روز تأکید بر اهمیتِ مدارا در جهانی با تنوع روزافزون است. مدارایی که فراتر از پذیرش صِرف دیگران است و نیازمند تلاش برای فهم و احترام متقابل می ‌باشد. اما چگونه می‌توان مدارا را در زندگی واقعی به کار بست؟ و در مواجهه با افزایش تعصب و نابرابری، چگونه می‌توان به پذیرش یکدیگر نزدیک شد؟ همچنین، آیا مدارای بی‌قید و شرط همیشه راه ‌حل مناسبی است؟، پرسش هایی که ما را وا می دارد پاسخ های اصولی نیز برایش در نظر بگیریم. 

بی تردید مدارا یکی از ارکان اساسی در جوامع دموکراتیک است. این مفهوم به معنای احترام به تفاوت ‌های فردی از جمله تفاوت در عقاید، باورها، فرهنگ‌ ها و سبک ‌های زندگی است. جامعۀ که مدارا را رعایت کند، به حق آزادی بیان، حق اعتراض و تبادل آزادانه ایده‌ ها، ارزش می‌دهد و فضایی را فراهم می‌کند که افراد بتوانند به شیوۀ آزادانه و بدون ترس خودِ واقعی‌شان را ابراز نمایند.

در جهانِ متنوع امروز، عملی کردن ارزش‌هایی چون مدارا و احترام گاهی دشوار به نظر می‌رسد. اما تجربه نشان داده است که شکوفا کردنِ ارزش های مدارا ناممکن نیست، اما این در حالیست که متأسفانه در دورانِ کنونی در سراسر جهان، رفتارها و نگرش‌های مبتنی بر تعصب رو به افزایش است. فیلسوفان بسیاری معتقد اند که تعصب، پدیدۀ پایدار است و در صورت مقابله نکردن با آن، گسترش می ‌یابد. این موضوع به پارادوکس مدارا اشاره دارد که کارل پوپر آن را چنین توصیف می‌کند: “مدارای بی‌حد وحصر به از میان رفتن مدارا منجر خواهد شد”، آموزۀ که نشان می دهد باید به این پرسش ها پاسخ ارائه کنیم: آیا باید عقایدی را که تبعیض‌آمیز، نژادپرستانه یا مبتنی بر نفرت هستند، پذیرفت؟ یا اینکه باید در برابرِ این عقاید ایستاد؟.

 با وجودِ اهمیتِ مدارا، این مفهوم نباید به معنای پذیرش تمامی اعمال افراد یا گروه ها باشد. نقض فاحش حقوق بشر، مانند منع تحصیل دختران در افغانستان توسط طالبان، یا آزار و اذیت گروه‌ ها به دلیل مذهب، قومیت، زبان و جنسیت، قابل تحمل نیست. آیا باید تا رسیدن به این مراحل صبر کنیم یا پیش از وقوع چنین فجایعی واکنش نشان دهیم؟ پارادوکس تحمل بیان می‌کند که گاهی ایجاد جامعۀ مبتنی بر مدارا، نیازمند عدم تحمل نسبت به افراد و اعمالی است که اصول انسانی را نقض می‌کنند.

گرچه به نظر می‌رسد دستیابی کامل به جامعۀ پرمدارا و صلح‌آمیز دور از دسترس است، اما اقدامات کوچک هم می‌توانند نقطه آغاز مهمی باشند. احترام به هم‌نوعان و تقویتِ ارتباطات میان‌ فرهنگی می‌توانند پایه‌گذارِ جامعۀ بر مبنای درک متقابل، مدارا و احترام باشد. در عین حال، این روز فرصتی برای تفکر دربارۀ چگونگی برخورد با تعصب و تبعیض، نقض حقوق بشر و ایجاد تعادل میان مدارا و مقابله با عدم مدارا است. شاید این همان راهی باشد که ما را به جهانِ متنوع‌تر، عادلانه‌تر و انسانی‌تر هدایت کند.



روزِ جهانی کتاب خجسته باد 

روزِ جهانی کتاب توسط یونسکو انتخاب شده است تا مردم جهان همزمان در کشورهای شان مراسمی برای سپاسگزاری از نویسندگان داشته باشند و فرهنگ کتابخوانی را ارج بگذارند. در بیشتر از صد کشور در جهان ۲۳ اپریل به مثابۀ تاریخ نمادین ادبیات جهان گرامی داشته می شود، در چنین تاریخی در سال ١۶١۶ بود که سه تن از مشاهیرِ ادبیات جهان یعنی ویلیام شکسپیر( خالق رومیو و ژولیت )، میگوئل د سروانتس ( آفریدگارِ دن کیشوت ) و اینکا گارسیلاسو دولاوگا ( نویسندۀ شرح وقایع ) چشم از جهان فرو بسته اند.  

روزِ جهانی کتاب و مالکیت معنوی و ترویج کتابخوانی ‌ریشه در سنتی دارد که از سال ۱۹۲۳ در منطقۀ کاتولونیا اسپانیا برگزار می شد، از آن سال به بعد در این روز مردم غرفه های کتاب در خیابان ها برپا می می کنند و اشتراک کنندگان این جشن فرهنگی به یکدیگر کتاب و گل رز هدیه می دهند. روز جهانی کتاب نیز به این رسم پرشکوه در کاتالونیا برمی گردد. در این سال یک کتاب فروش کاتولونیایی تصمیم گرفت زاد روزِ میگوئل سروانتس را به روزی برای ترویج کتابخوانی اعلام کند. برای سال ها در این روز ( عید سن جوردی ) همه گل و کتاب می‌خرند و به هم هدیه می‌کنند، سنتِ پرجاذبۀ که کم کم سرتاسر اسپانیا را  درنوردید و به عنوان روزِ کتاب و ترویج کتابخوانی جشن گرفته شد.

  در سال ۱۹۹۵ یونسکو برآن شد که ۲۳اپریل را به عنوان “روزِ جهانی کتاب و حق نشر” اعلام کند. یکی از نکته های مهم در بیانیۀ یونسکو جدی شمردنِ آشنایی نسل جوان با کتاب و لذت بردن از کتابخوانی بود. از آن سال کشورهای بسیاری این روز را با عنوان روزِ کتاب و کتابخوانی به ویژه برای کودکان و نوجوانان برگزار می نمایند. یونسکو در این روز خلاقیت، تنوع و دسترسی عادلانه به دانش را ترویج می‌کند.

 شایان یادآوری است که کشورهایی مانند انگلستان و ایرلند از سال ۱۹۹۸ روز ۵ مارچ را به عنوان روزِ جهانی کتاب و کتاب خوانی به سال نگارِ رسمی خود افزوده اند که با روزِ جهانی کتاب که از سوی یونسکو پذیرفته شده، تفاوت دارد. اما سنت انگلیس ها و ایرلندی ها برای برگزاری این روز بسیار جالب است. در این روز میلیون ها دانش آموزِ انگلیسی یک پوند و دانش آموزان ایرلندی یک و نیم پوند در راه خرید کتاب و کتابخوانی هزینه می کنند، در آلمان نیز این روز طی مراسم گسترده ای در گوشه و کنار کشور برگزار می شود.

 مهم‌ترین هدفِ روزِ جهانی کتاب تشویق کودکان به خواندن کتاب است و این فرصت را برای آنها فراهم می‌کند تا کتابخانۀ شخصی داشته باشند. نخستین تلاش یونسکو برای ترویج نقش مهم کتاب در جهان، انعقاد موافقت ‌نامۀ فلورانس در سال ۱۹۵۰ است. این موافقت‌ نامه جریان آزاد کالاها و موادِ فرهنگی، آموزشی و علمی را تشویق می‌کند. به دنبال آن یونسکو سلسله مطالعاتی را با عنوانِ “کتاب برای همه” آغاز کرد. این مطالعات، کمبودِ آشکارِ کتاب در کشورهای در حال توسعه و شکاف عمیق میان این کشورها را با کشورهای پیشرفته نشان داد و دخالت بیشتر یونسکو را در این زمینه مطرح نمود.

 هدف از ویژه کردنِ روزی برای تجلیل جهانی از کتاب و نویسندگان، ترغیبِ همگان و به ویژه جوانان برای کشفِ لذتِ خواندن، ارج گذاری و  حمایت از کسانی که در رشد و اعتلای فرهنگی و اجتماعی جامعه بشری نقش و سهم بسزایی داشته ‌اند، توسعة صنعتِ نشر، ترویج جریان آزادِ کتاب و تضمین دسترسی همگان به آن و سرانجانم جلب توجه سازمان ها، انجمن‌ها، نهادهای دولتی و خصوصی به این آسان‌ترین و ارزنده ‌ترین روش کسب دانش، بیان احساس و اندیشه و قدیمی‌ترین وسیلة ارتباط معنوی و کلید توسعة آموزش پایه، مبارزه با فقر و توسعۀ فراگیر؛ است.

اهداف یونسکو در زمینة گسترش و توسعة کتاب را می‌توان به گونۀ زیر فشرده کرد:

      ترویج سیاست ‌های ملی کتاب به عنوان بخشی از یک نگرش جامع و فراگیر در مورد توسعة کتاب

      توجه به انتشارات آموزشی و عمومی به عنوان دو عنصر مهم و جدانشدنی بخش کتاب

      پرکردن شکاف آموزشی و اطلاعاتی موجود میان کشورهای شمال و جنوب، و جنوب جنوب

      توجه به همة عوامل و عناصر مؤثر در تولید و توزیع کتاب

      بازنگری در تعاریف و ضوابط کنونی مربوط به کتاب

      برقراری گفتگوی سازنده میان بخش دولتی و خصوصی در زمینة کتاب

      حمایت از توسعة صنعت انتشارات محلی با اعطای کمک به آنها

      مهم انگاشتنِ تنوع،  ارزشمندی خلاقیت و دسترسی عادلانه به دانش در سراسر جهان.

بی تردید کتاب روزنۀ باارزش به سوی جهان است. این پدیدارِ مهم میانِ گذشته و آینده، میانِ نسل ها و فرهنگ های مختلف پل می سازد و رابطه  بوجود می آورد. با خواندن یا گوش دادن به یک کتاب، ما توانایی خود را برای درک افرادی از مرزهای فرهنگی و جغرافیایی دیگر افزایش می دهیم. این توانایی یک دارایی ارزشمند برای رشدِ فردی و اجتماعی ماست، بنابراین برایش ارج قایل ایم، در جهتِ پرمایگی آن تلاش می ورزیم و به پیش می رویم. روزِ جهانی کتاب فرخنده باد.

 

سال نو و بهار نو خجسته باد!

 

نوروز به ما این پیام را می‌ دهد که زمستان رفتنی است.

 

بهار بی گمان جشنِ زایش و زندگی و نقطۀ وصلِ طبیعت، انسان و جامعه است، رویدادِ سترگی که خود را در عنصری به نام “نوروز”  نشان می ‌دهد. طبیعت با فرا رسیدنِ اعتدال بهاری، ناگهان از کسوتِ زمستان بدر می‌آید، برف ‌های زمستانی را از گیسوانش می ‌تکاند و به جای آن نگین شکوفه می ‌نشاند. در همین بازۀ زمانی است که زمین دارایی ‌های نهفته‌ اش را یکجا بیرون می ‌ریزد و جهان با موج هایی از بارانِ عطرآگین، با نسیم به رقص برمی‌خیزد. این لحظۀ خجسته، در حوزۀ تمدنی ما “نوروز” نام دارد. این فرگشت و دگرگونش که موجبِ نو شدن می شود، نه به ‌صورت تدریجی و مکنون، بلکه به مثابۀ پیاوردِ یک “رستاخیز”، که به گونۀ آشکار و ناگهانی رخ می ‌دهد.

  نو شدنِ سال و نوروز آنچنان آشکار و جان نواز است که می ‌توان بین زمستان و بهار خطِ پررنگ کشید و آن دو را از هم متمایز کرد. نوروز با آمدن اش ضرورتِ “تغییر” و “نو شدن” را به ما یادآوری می‌کند، از همین رو هر نوروز در سرشتِ خود فراخوانی به آزادی” و “عدالت” در حیات انسان ‌هاست، به عبارت دیگر “نوروز” به ما این پیام را می‌ دهد که زمستان رفتنی است و باید برخاست و بهارِ اجتماعی ـ انسانی را به زندگی بازآورد، چیزی که نشان می دهد همانگونه که نوروز به عنوانِ نمادی از بازتولیدِ زاستار و برپایی نظم در طبیعت تلقی می ‌شود، در جامعه نیز همچون نمادی از آغازِ دوباره انگاشته می‌ شود.

  نوروز برای ما مهم و معنادار است، زیرا از یک سو به عنوانِ یکی از فرصت ‌های بزرگ برای یادآوری و پاسداری از هنجار های فرهنگی و تمدنی به میراث مانده برای ما می ‌شود و زمینۀ ایجاد ارتباط با زادگاه و بازگشت به ریشه ‌های معنوی ما را بوجود می آورد، از سویی ما را بیشتر از روز های دیگر متوجه دلواپسی های زمانِ مان می کند، دلهره های که با انسان های معاصر مان به گونۀ مشترک داریم، و آنها ناشی از حضورِ ما در زمین و مسئلۀ محیط زیست و بحران‌ هایی است که انسانِ مدرن و تکنولوژی جدید برای آن ایجاد کرده اند.

 جستارِ بهره وری بی رویه از منابع طبیعی و ویرانشِ عناصرِ زیست محیطی که امروزه خیلی ‌ها را درگیرِ خود نموده و باید بدان پرداخته شود، از همین رو گفته می شود جهانِ طبیعت برای انسان ها دارای اهمیتِ اساسی است و حتی می تواند همچون بنیانِ اخلاق مطرح باشد، بنیانی که با وجودِ ستایش از مزیت های تکنولوژی جدید، دو خطرِ عمدۀ آن یعنی بی هدفی و بی خانمانی را هشدار می دهد. بی هدفی و خانمانی موجب شده اند، انسانِ جدید به یک ذهنِ مدرک تبدیل گردد و از “جهان مندی” بی بهره شود، بنابراین جایگاه اش در جهان را از دست داده و خود را “بی خانمان” و “گمگشته” احساس می کند، نوعی پوچی و نیستی  که با ستردنِ هستی موجب شده است تا انسان در دورانِ جدید خود را کانون آفرینش بینگارد و این به بهای از دست دادن جای خودِ او در جهان شده است، اما “نوروز” به ما می نمایاند که بدونِ تعادلِ بوم شناختی دور سازی اهریمن های پوچی و بی معنایی به جز اینکه ما را اسیرِ آرمانگرایی ‌های بی‌ارتباط با واقعیت نماید، تحول دیگری نمی آفریند، واقعیتی که می رساند می باید اخلاقِ زیست ‌محیطی مان را بهسازی کنیم و خود را در سیستم ارزشی کل‌نگرانه ‌تر یعنی در هماهنگی و سازگاری با نظامِ شگفت انگیزِ کیهانی تعریف نماییم، بازۀ که برایش نوروز بهانۀ خوبی می تواند باشد.  

 بدیهی است که هر فردی یک تلقی یا ایماژ از نوروز دارد که بر پایۀ آن رفتار و برنامه ها و حتی اندیشیدن و روابط اش را مدیریت می کند. یک ایماژ از نوروز می تواند این باشد که یک تغییر و تحولی در طبیعت در حال رخ دادن است یا به تعبیری یک گشایشی در طبیعت دارد رخ می دهد که ما هم بی بهره از این گشایش و رهایش نخواهیم بود. جالب است بدانیم نوروز را با دو حیث مدِ نظر قرار داد، یک حیثِ بیرونی و دیگری حیثِ درونی است، شاید از لحاظ بیرونی تغییرات شکلی را تجربه نماییم و اما به معنای دقیق کلمه نوروز به سراغ ما نیامده باشد، مهم اما دالِ مرکزی این گشایش و رهایش است که باید اتفاق بیافتد و اگر در پی آن ظواهر، بواطنِ مان نیز تغییر کرد آنگاه نوروز، نوروزِ اصیل است. معنای سخن این است که با نوروزی شدنِ اصیل است که روش، رویش و رویکردِ مان چیزِ دیگری خواهد شد و تلاش می کنیم که متناسب با طبیعت حاضر شویم.

 ایماژ دیگر این است که نوروز همچون تجدیدِ زیستِ ذهن برای ما اهمیت دارد. یعنی دوباره می خواهیم در ذهن و جانِ مان زمینه های گشایش و رهایش را بوجود آوریم. برپایۀ این ایماژ، گزینشِ چگونگی بودنِ ما را بهسازی می نماییم، یعنی ما آن روزی که تصمیم بگیریم که نحوۀ زیستن مان تغییر کند یا تجدیدِ پیمانی که با هستایش گیتی بکنیم به آن می توان اطلاق نوروز کرد.

 باری، نوروز می‌تواند الگوی خوبی برای انسان ‌ها و جوامع باشد که در آن خیر و شر را در کنار هم ببیند و به ‌جای آرمانگرایی سراب‌گونه به واقعیت‌ های موجود اتکا نمایند. نوروز در عین اینکه خیرِ شادی آفرین، فرح‌زا و زندگی‌بخش است، اما نباید ما را به‌گونۀ غافل کند که بینگاریم که همه هستی همین است، بلکه باید به آینده نیز اندیشید. بنابراین نوروز همان اندازه که به ما انرژی و سرزندگی می ‌دهد، قدرت تأمل و تفکر برای روز های گذر از نوروز را هم می‌ دهد. این نشان می‌د هد که زندگی ما همیشه در حال زیر و رو شدن و صیرورتِ دائمی است.

  نوروز انگار هیچ وضعیتِ موجودی را ایده آل نمی ‌داند و همواره می‌خواهد تغییر و نوشدگی را بنمایاند و وضع موجود را بهسازی نماید، چون در چرخۀ رخداد ها از خیری، خیرِ دیگری بر می خیزد. از همین رو نوروز معطوفِ این است تا جوانۀ خیر را در روند تکامل به ثمر برساند.

رویهمرفته به نظر می ‌رسد در جهانی که بسیاری از ذخایرِ معنابخش ته کشیده و تعدادِ زیادی از جوامع ازجمله به شکل شدیدتر دچارِ خلأ شده‌ اند و چیزهایی که دارای اتوریته باشند و به ما جهت بدهند، کم‌ رمق گردیده و ما نمی‌توانیم عناصر سنتِ خود را فعال کنیم، برخی از مفاهیم سنتی ما مانندِ نوروز البته با آرایش نوین که ویژگی تغییر و نوشدگی و بهینه سازی را در بطن خود دارد، می ‌تواند یکی از امکاناتی باشد که به ما معنا می بخشد.

سال نو و بهار نو خجسته باد!

هشتم مارچ، روز جهانی زن خجسته باد!

 هشتم مارچ که به نام روزِ همبستگی با زنانِ جهان نامگذاری گردیده است، نقطۀ عطفی در تاریخ مبارزۀ سیاسی و اجتماعی زنان علیه تبعیض به شمار می رود. روزِ جهانی که برای مبارزه به خاطر برابری حقوق و شرایط بهتر کاری و زندگی آبرومندانه و سالم برای زنان جهان پیشبینی و تعیین شده است.

سالانه میلیون ها زن و مرد در کشور های مختلف جهان این روز را گرامی می دارند. این در حالیست که با وجودِ گذشت زمانِ طولانی مبارزه برای بر قراری حقوق مساوی برای زنان در عرصه های گوناگونِ زندگی، هنوز هم تبعیض علیه زنان در درجات مختلف و زمینه های گوناگون در تمامی کشور های جهان وجود دارد.

 گزینش روزِ هشتم مارچ به عنوان روزِ زن، به مبارزۀ زنان کارگرِ فابریکه نساجی کتان در سال 1857 میلادی در شهر نیویارک امریکا بر می گردد. در این روز کارگران نساجى زن در یک کارخانۀ بزرگ پوشاک براى اعتراض علیه شرایط بسیار سخت کارى و وضعیت بدِ اقتصادی شان دست به اعتصاب زدند و نظام طبقاتی آن روز را به گونۀ سمبولیک در برابرِ پرسش قرار دادند، خاطرۀ که موجب شده بود به روندِ معنادار مبدل شود و سرآغازی برای دادخواهی زنان و عدالت جنسیتی باشد.

پس از گذشت بیش از پنجاه سال، کارگران زن کارخانۀ نساجی کتان در شهر نیویارک به منظور زنده نگهداشتنِ خاطرۀ اعتصاب در این روز، که تبعیض، محرومیت و فشار کار و حقوق ناچیزِ زنان را در اذهان تداعی می کرد، دست به اعتصاب زدند. مالک این کارخانه یکجا با نگهبانان فابریکه به خاطر جلوگیری از همبستگی کارگر انِ بخش های دیگر با اعتصاب کنندگان و عدم سرایت آن به بخش های دیگر، این زنان را در محل کار شان محبوس ساختند و اما به دلائل نامعلوم آتش در کار خانه در گرفت و تنها عدۀ محدود از زنان محبوس توانستند از این حادثه نجات یابند باقی 129 تن از زنان کار گر در این آتش سوختند و جان باختند. پس از آن حادثۀ فاجعه بار، روز هشتم مارچ به گونۀ سنتی به نام روزِ مبارزۀ زنان علیه بی عدالتی و ستم جنسیتی یاد گردید و پاس داشته شد.

مبارزۀ هدفمند زنان نشان داده است که پیشرفت های چشمگیری نصیب آنان گردیده و افق های جدیدی در برابرِ شان گشوده شده است، اما با وجودِ آن، راه طولانی در پیش است تا همۀ زنان از حقوق حقۀ شان بر خوردار شوند و برابری نهادی شده به خرسندی همگانی مبدل شود.

امروزه طبق آمار و گزارشات افزون بر کشور های عقب مانده، در کشور های توسعه یافته نیز تفاوت های میان حقوق زنان و مردان به مشاهده می رسند. به طور نسبی در آمد، خدماتِ آموزشی وبهداشتی برای زنان محدود است، سه چهارم بیسوادان جهان را زنان تشکیل می دهد، قربانیان و مهاجران دوران جنگ زیادتر زنان اند. اکنون که جهانی شدن واردِ مرحله های نوین خود گردیده و امواج اطلاعات و ارتباطات در سطح جهانی فراگیر گردیده و میزان آگاهی همگانی را بلند برده است، اما تا هنوز فاصلۀ زیاد وجود دارد که زنان بتوانند از حقوق واقعی خود در پهلوی مردان بهره گیرند، برابری که برایش در کشور های گوناگون تلاش و برنامه ریزی می شود، اما قصۀ افغانستان جانسوز است و همۀ امیدواری ها را طالبان با پرسش روبرو نموده و به روایتِ غمباری مبدل کرده اند.  

پس از سازش طالبان و ورودِ شان به کابل در ماه آگست سال 2021 میلادی، وضعیتِ حقوق بشری زنان فاجعه بار گردیده و گزارش های مربوط به آن تکاندهنده است. طالبان به گونۀ فزایندۀ محدودیت های همه جانبۀ را برای محو کامل زنان و دختران از حضور در عرصه های عمومی اِعمال نموده و سیاستگذاری شان موجبِ ستم ساختار یافته بر زنان و دختران گردیده است. زنان از گشت و گذارِ آزادانه و پوشیدن لباس مطابق میل خویش و آموزش بالا تر از مکتب ابتدایی منع شده اند؛ آنها از طیف وسیعی از مشاغل محروم گردیده و با آپارتاید جنسیتی روبرو شده اند.

 محدودیت های تبعیض آمیز طالبان بر زنان و دختران ناقض ضمانت های حقوق بشری مندرج در معاهدات بین المللی متعددی اند که افغانستان عضو آنها است. این معاهدات شامل میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، کنوانسیون محو کلیه اَشکال تبعیض علیه زنان و کنوانسیون حقوق کودک می شود، اما با تأسف که هم سازمان ملل متحد و نیز کشور های جهان آنگونه که بایسته است از حقوق و آزادی زنان و دختران افغانستان حمایت جدی ننموده و با طرح “تعامل با طالبان” گروه های تروریستی در جهان را اعتماد به نفسِ بیشتری داده اند، این در حالیست که دختران و زنان افغانستان با مقاومتِ شکوهمند شان در قالبِ شعارِ “نان، کار، آزادی” در برابرِ سلطۀ طالبان قرار گرفته و افراط گرایی را با چالش روبرو کرده اند، وضعیتی که همۀ نهاد ها و ظرفیت های مدافع ارزش های حقوق بشر بویژه حقوق زنان را فرا می خواند تا در کنارِ دختران و زنان افغانستان قرار گیرند و صدای دادخواهی شان را هرچه بلند تر به گوش جهانیان برسانند.  

نبراس تعهد می کند که بی هراس و همیشه درفش پیکار علیه هر گونه نابرابری و ستم جنسیتی در برابرِ افراط گرایی را برافراشته نگه دارد، زیرا باور دارد پیکارِ علیه تحجر افراط گرایان نمی‌ تواند جدا از پیوند با دادخواهی زنان برای رهایی جامعه و گذار از آن به سوی نظم عقلانی و عادلانه باشد.

 هشتم مارچ برای نبراس، در واقع روزِ “نه” گفتن به همۀ آن زنجیرهایی به شمار می رود که به دست و پای دختران و زنان افغانستان بسته شده اند، به همین جهت بر تقویت دادخواهی آنها تأکید می کند و باور دارد که مقاومت شکوهمندِ زنان، نیروی با کیفیت در مسیرِ آزادی و تغییرِ اجتماعی در کشور به شمار می رود، بنابراین از همه نیروها و ظرفیت های مخالف افراط گرایی خواسته می شود که دادخواهی دختران و زنان افغانستان را موردِ حمایتِ جدی قرار داده، نقش پیش روندۀ آنها در آوردگاه نبردِ رهایی شان از چنگال ستم جنسیتی را به رسمیت شناخته و فداکاری آنها در راستای آزادی و عدالت در کشور را ارج بگذارند.

 

نبراس، “روز جهانی زن” را پاس می‌ دارد و پشتیبانی خود را از تمامی زنان و دخترانی که در برابرِ ستم افراط گرایان قرار دارند و قامت برافراخته اند، اعلام می ‌دارد. یقین کامل داریم سرانجام نور بر تاریکی و خِرَد بر جهالت پیروز است.

روزِ جهانی فلسفه گرامی  باد

 

روزِ جهانی فلسفه از سوی سازمان یونسکو، سومین پنجشنبه از ماه نوامبرِ هر سال گرامی داشته می شود. اولین مراسم نکوداشت از روزِ جهانی فلسفه به تاریخ ۲۱ نوامبر ۲۰۰۲ برگزار شده است. اهمیتِ این روز را می توان در نقشِ فلسفه برای احترام به تنوع و کرامت بشری، مواجهه با پیچیدگی‌ها و پیشبرد و ترویج صلح دانست.

 روز جهانی فلسفه فرصتی است که تأکید شود “پرسش” و “تفکر انتقادی” برای اندیشیدنِ آزاد، تغییر و توسعه از جایگاه کانونی برخوردار اند. زیرا انسان موجودِ متفکر و بیقرارِ حقیقت است، همچنان از پرسشی به پرسش دیگر می رود و بسترِ فلسفه ورزی برای گفتگو های نقادانه را گسترش می دهد.

  تفاوتِ فلسفه با علوم دیگر نیز در رویکردِ نقادانه و استدلال های عقلانی برای واکاوی علل بروزِ وقایع و رخداد هاست. در طول تاریخ بشری فلاسفه همواره راهگشای انسان ها در خصوص شناختِ ماهیتِ و چیستی وجودِ هستی بوده اند و در دنیای امروز نیز فلسفه پژوهی و توجه به آن، نیازِ مبرم و حیاتی برای زمانۀ ما به شمار می رود.

  بیش از بیست و پنج قرن از ابداع فلسفه توسطِ یونانیان باستان می‌‌گذرد و‌ بشر کماکان درگیرِ پرسمان های فلسفی‌ مانندِ معرفت، زیبایی، آزادی، عدالت، عشق، مرگ، جاودانگی و هستی است. در این میان جستارِ “فلسفه چیست؟” نیز واجدِ اهمیت به نظر می رسد، پاسخ اجمالی در این زمینه را می توان اینگونه مطرح نمود که: فلسفه شیوۀ از تفکر و طرح پرسش است که هر تمدنی و هر عصری از تاریخ بشر به نحوِ خاصی با آن‌ درگیر بوده است.

  شاید یکی‌ از دلایل توده پسند نبودنِ فلسفه، جوهرِ انتقادی و پرسشگرِ آن‌ است که سفسطه جویان، عوام فریبان و مستبدان را رنج و فراری می‌‌دهد. به قول متفکرِ امریکایی‌ جان دیویی “کسی که واقعاً فکر می‌کند به‌‌ همان اندازه از شکست ها و موفقیت ‌های خود یاد می‌گیرد”، ولی‌ استبداد بر خلافِ اندیشۀ فلسفی،‌ از قابلیتِ دیدنِ دور‌تر از خود برخوردار نیست،‌ به جهتِ اینکه به قول کانت “جرأت اندیشیدن” را ندارد.

  روز جهانی فلسفه در واقع به معنای فلسفه برای همه یا به تعبیری کاربردی کردنِ فلسفه است، این امر می آموزاند که فلسفه را از دانشگاه ها و کتابخانه ها به خانه ها و حتی محیط های زندگی روزمرۀ مردم بیاوریم. این روز در حقیقت روزِ اتصالِ مردم و فلاسفه است. بی تردید بین فلسفه و مردم رابطۀ دو سویه برقرار است و بقای فلسفه وابسته به مردم و کاربردی شدن آن می باشد، همچنان حیاتِ مردم وابسته به فلسفی زیستن به معنای زندگیِ آگاهانه و مبتنی بر عقلانیت است.

روز جهانی زبان مادری گرامی باد

 

روز ۲۱ فبروری از جانبِ یونسکو به عنوانِ “روز جهانی زبانِ مادری” نامگذاری شده ‌است. نامگذاری این روز در کنفرانس عمومی یونسکو در سال ۱۹۹۹ به منظورِ کمک به تنوع زبانی و فرهنگی انجام شده ‌است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز به دلیل اهمیتِ زیاد آن، سال ۲۰۰۸ را سال جهانی زبان ‌ها اعلام کرد.

دلیل نامگذاری روز جهانی زبانِ مادری از زمانی آغاز شد که در سال ۱۹۵۲ دانشجویان دانشگاه‌ های مختلف شهر داکا پایتخت امروزی کشور بنگلادش که در آن زمان پاکستان شرقی نامیده می ‌شد و هنوز مستقل نشده بود، جهت ملی کردن زبان بنگالی به عنوان دومین زبان پاکستان (در کنار زبان اردو) تظاهرات مسالمت آمیزی در آن شهر به راه انداختند. به دنبال این حرکتِ دانشجویان، پلیس به آنها تیراندازی کرده  و برخی از آنها را به رگبار بست و کشت. بعد از استقلال بنگلادش از پاکستان و به درخواست این کشور، برای نخستین بار سازمان یونسکو در ۱۷ نوامبر سال ۱۹۹۹ روز ۲۱ فبروری را “روز جهانی زبانِ مادری” نامید و از سال ۲۰۰۰ این روز در بیشتر کشورها گرامی داشته می شود و برنامه ‌هایی در ارتباط با این روز برگزار می‌گردد.

مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز به دلیل اهمیت زیاد آن، سال ۲۰۰۸ را سال جهانی زبان ‌ها اعلام کرد. سال زبان ‌ها، همزمان با “روز جهانی زبان مادری” (۲۱ فبروری ) آغاز می ‌شود. این مراسم به گونۀ رسمی در مقرِ یونسکو در شهر پاریس و با سمیناری آغاز می ‌گردد که در آن شرکت‌کنندگان از سراسرِ جهان، برنامه ‌های منطقه‌ای و ملی خود را برای حفظ تنوع زبانی اعلام می‌کنند.

هدف از این روز ترویج چند زبانی به عنوان یک ابزار حیاتی برای روابطِ اجتماعی و توسعۀ جهانی عنوان شده است. استفاده از فناوری برای توسعۀ زبان‌آموزی، یکی از اهداف شناخته شده توسط یونسکو معرفی شده است. به باورِ یونسکو، توسعۀ آموزش و یادگیری با کیفیت با استفاده از تکنولوژی آموزشی، راهی است که می‌تواند جهان را به سمت آموزش چند زبانه هدایت کند. این درحالی است که چند زبانی در افغانستان در برابرِ ممنوعیت های جاهلانه و تبعیض سیستماتیک قرار گرفته و زبان های مادری را در مسیرِ پرمخاطره قرار داده است.

بدیهی است که از بین رفتن هر زبان در واقع به معنای به خطر افتادنِ زندگی معنوی عده‌ای از انسان‌ها و نیز ضایع شدن بخشی از میراث تاریخ بشری به شمار می رود، وضعیتی که در تضاد جدی با روند روبه رشد غنای فرهنگی جوامع قرار دارد و حکایت از تبعیض در این زمینه دارد، نابسامانی که همین اکنون دامنگیر افغانستان شده است.    

نبراس بدین باور است که ممانعت از به کارگیری و رشد زبان ‌های متنوع در افغانستان با وجودِ اینکه ضربۀ جدی بر پیکر تنوع فرهنگی وارد می کند، گنجینه های معنوی کشور را نیز تهدید به نابودی می کند، روندِ پرمخاطرۀ که در همه ابعادِ آن محکوم است و نکوهش می شود.

روز جهانی عدالت اجتماعی خجسته باد

 

 بیستم فبروری مصادف با روز جهانی عدالت اجتماعی است. سازمان ملل در سال ۲۰۰۷ میلادی به‌ منظور مبارزه با بی‌عدالتی ‌های اجتماعی این روز را به نام “روز جهانی عدالت اجتماعی” نامگذاری کرده است.

 عدالت اجتماعی یک مفهوم گسترده است اما بربنای اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، “همه افراد بشر آزاد و با حیثیت و حقوق یکسان زاییده می شوند” و هر اقدامی از جانب هر شخص یا نهادی که آزادی افراد بشر را زیر پرسش می ‌برد محکوم است. همچنان در اعلامیه آمده است:”هیچ کس به دلیل نژاد، رنگ، جنس، زبان، دین یا هر عقیدۀ دیگر، و از نظر زاد و بوم یا موقعیتِ اجتماعی، و از نظر توانگری نسبت به سایر همنوعان اش برتری ندارد یا فروتر نیست”.

 اما عدالت در مفهوم عام آن افزون بر تکیه بر حقوق فردی، بیشتر به تخصیص منصفانۀ “منابع” در جوامع گفته می‌شود. عدالت اجتماعی در این مفهوم رایج به این معنا است که قانون باید به سطح قابل قبولی از عدالت واقعی و رسمی دست یابد و “باید توزیع منصفانۀ منابع و برابری فرصت ‌ها را تضمین کند”.

 این تعریف از عدالت، بخش‌هایی از حقوق فردی در اعلامیۀ جهانی حقوق بشر را برجسته می‌کند که همۀ افراد بشر ( با هر رنگ و جنسیت و نژاد ) آزاد به دنیا می‌آیند تا از حق مسلم‌ خود برای بهره وری از منابع و داشتن فرصت های برابر با همنوعان اش استفاده نماید.

 نام‌گذاری روز جهانی عدالت اجتماعی باهدفِ حمایت از کشور های جامعه بین‌المللی در جهتِ ریشه‌کنی فقر، اشتغال همۀ افراد، کارِ شایسته، تساوی جنسیتی و دسترسی به رفاه اجتماعی و عدالت برای همه اعلام ‌شده است، چنانچه ماری هوتیزه سخنگوی سابق سازمان ملل در رابطه با نامگذاری این روز چنین گفته است:”مهم‌ترین هدف نام‌گذاری این روزآن است که توجه افکارِ عمومی، سازمان ‌های غیرِدولتی و همین گونه دولت ‌ها به موضوعی جلب شود که به گونۀ احتمالی در فهرست اولویت ‌های شان قرار ندارد”، این گفته نشان می‌دهد که متأسفانه “عدالت به ‌عنوان یک موضوع مهم از اولویت ‌های کشورها، اقوام و ملل به شمار نمی رود. این درحالیست‌که این مقوله از اهداف مهم برای توسعۀ اجتماعی و همزیستی مسالمت آمیز به شمار می رود، به همین جهت مورد توجه سازمان ملل قرار گرفته و بر جدی بودن آن تأکید گردیده و ۲۰ فبروری به ‌عنوانِ “روز جهانی عدالت اجتماعی معرفی شده است.

 بدیهی است که رعایت عدالت اجتماعی از دیدگاه هر انسان پاک سرشتی از ضروری‌ترین امور به شمار می‌آید به ‌گونۀ که هیچ انسانی این موضوع را انکار نمی‌کند. تاریخ نشان می‌دهد که عدالت به ‌عنوان یک امرِ فطری، با خلقتِ انسان شکل گرفته و ضرورت به عدالت اجتماعی با شکل‌گیری اجتماعات و درک انسان از همزیستی با دیگران معنا یافته است، همچنان عدالت اجتماعی، آرزوی بشریت به شمار آمده و ترویج آن از مفاهیم کلیدی د رراستای ریشه‌کن کردن فقر، ارتقای اشتغال، کارِ مناسب، برابری جنسیتی و دسترسی به رفاه اجتماعی و برابری تلقی شده است، چیزی که با وجودِ افزایشِ دانش و آگاهی هنوز هم با دشوارها و بن بست های نابرابری، تبعیض و فقر روبرو است. وضعیتی که اهمیت به عدالت اجتماعی را به یکی از موضوعات کلیدی تبدیل کرده و در کانون توجه مجامع و سازمان‌های بین‌المللی قرار داده است.

با وجود اینکه بیش از یک دهه از نام‌گذاری چنین روزی می‌گذرد، اما واقعیت دنیای امروز نشان می‌دهد که همچنان عدالت اجتماعی در حدِ یک شعار باقی‌مانده است و در بسیاری از نقاط دنیا گروه های انسانی با گرسنگی، ناامنی و ستم های اجتماعی و طبقاتی دست به گریبان اند و با واژه‌ هایی چون توسعۀ اجتماعی، زیست‌ محیطی و اقتصادی نمی‌توانند ارتباطی برقرار کنند، نابسامانی که نشان می‌دهد نابرابری اقتصادی میان ثروتمندان و فقرا در جهان به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش‌یافته است.

شایان یادآوری است: با وجود اینکه روز جهانی عدالت اجتماعی از طرف سازمان ملل متحد گرامی داشته می شود، اما گسترۀ فقر و بیکاری و گرسنگی ناشی از بی عدالتی در اقصا نقاط جهان هنوز هم بیداد می کند، بویژه در افغانستان که فروپاشی اقتصادی، افزایش فاجعه بارِ فقر و بیکاری، تبعیض سیستماتیک، فساد اداری تکاندهنده و حاکمیت جابرانه را تجربه می کند اسف انگیز است، وضعیتِ رقتباری که نیازمند تغییرات جدی برای پشت سرگذاشتن شرایطِ ناهنجارِ موجود است، تا شأن عدالت اجتماعی در آنجا احیا گردیده و ارزش های حقوق بشری محلی از اِعراب پیدا کند.

WhatsApp Image 2023-02-21 at 10.33.04 PM

                                                  24 جنوری روز جهانی آموزش گرامی باد

 

هر ساله در تاریخ ۲۴ جنوری “روز جهانی آموزش” گرامی داشته می شود. این در حالیست که امسال این روز را یونسکو با انتشار بیانیۀ به زنان و دختران افغانستانی که از حق آموزش محروم شده ‌اند، اختصاص اختصاص داده و خواستار لغو محدودیت‌ های طالبان علیه زنان و دختران در افغانستان شده است.  

مجمع عمومی سازمان ملل متحد در دسامبر سال ۲۰۱۸ میلادی روز 24 جنوری را به منظورِ نشان دادنِ اهمیتِ بی بدیل آموزش با هدف قدردانی از نقش تأثیرگذارِ آن در راستای صلح و توسعۀ جهانی نام‌گذاری کرده است، و دلیل آن نیز توجه به اهمیتِ حیاتی آموزش و پیوند ناگسستنی آن با توسعۀ فرهنگی، اقتصادی، علمی، برابری، صلح و امنیت است، از همین رو می توان گفت هرگاه در پیداکردن علل وجودِ مشکل در هر‌یک از مقوله‌ های یاد‌شده یکی از جاهایی که باید به سراغ آن رفت، نظام آموزشی و شیوه‌ های حاکم بر نظام تعلیم و تربیت است.

 آموزش در واقع ابزارِ قدرتمندی است که می توان از آن برای تضمین بهبود زندگی افراد و جوامع در راستای رهایی آنها از چنگال فقر و نابسامانی بهرۀ فراوان برد، اما دسترسی به این ابزارِ کارآمد در جهان با نابرابری ها و چالش هایی روبرو است، در این میان افغانستان در بدترین شرایط قرار دارد، در افغانستان افزون بر اینکه در رابطه با روندِ آموزش نگاه معاصر و منسجم وجود ندارد، ممنوعیتِ مشارکتِ دختران و زنان در پروسۀ آموزش حکایت از حاکمیتِ فضای قرون وسطایی دارد که به گونۀ تبعیض آمیز حقوق و خواسته های انسانی دختران و زنان در افغانستان را نقض و نابود می کند، این در حالیست که سازمان ملل متحد و کشور های مدعی دفاع از حقوق بشر مرتب از “تعامل با طالبان” سخن می گویند و کدام اقدام جدی و عملی بدر جهتِ دسترسی دختران و زنان افغانستان به حقوق مسلم بشری شان ننموده اند.

Polish_20230126_003020351

 

 

25 نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان گرامی باد

 

 

25 نوامبر، روزِ جهانی منع خشونت علیه زناناست. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1999 میلادی روز 25 نوامبر را به عنوان روزِ جهانی منع خشونت علیه زنان تعیین کرده است. خشونت علیه زنان تنها به رفتار فیزیکی منتهی نمی گردد بلکه مواردِ بسیاری شامل خشونت علیه زنان می شود که بسیاری این خشونت در جوامع دیده می شوند. خشونت در برابرِ زنان در تمامی کشور های جهان وجود دارد و هرساله برای برجسته نشان مبارزه با آن در روز 25 نوامبر برنامه های گوناگون ارائه می شود.

در روز 25 نوامبر سال  ۱۹۶۰ سه خواهر اهل جمهوری دومینیکن، با نام خواهران میرابل، پس از ماه ها شکنجه، سرانجام توسط سازمان امنیت ارتش این کشور به قتل رسیدند. جرمآنها شرکت در فعالیت های سیاسی علیه رژیم دیکتاتوری حاکم بر دومینیکن بود.

21 سال بعد، یعنی در سال 1981، در همایشی که در بوگوتا، پایتخت کلمبیا، با شرکت مدافعان حقوق زنان در آمریکای لاتین و منطقۀ کارائیب تشکیل شد، پیشنهاد ویژه نمودنِ روز قتل خواهران میرابل به عنوان روزِ منع خشونت علیه زنان مطرح گردید. هدف از این پیشنهاد آن بود که هم به تلاش و جسارت این خواهران ادای احترام شود و نیز افکارِ عمومی بیش از پیش در برابر رفتار تبعیض آمیز علیه زنان، بسیج گردد، از همین رو سازمان ملل متحد نیز در سال 1999 بیست و پنجم نوامبر را به مثابۀ روزِ جهانی نهی خشونت علیه زنان به رسمیت شناخت.

در راستای همین تصمیم، یک سال بعد، شورای امنیت سازمان ملل در سال 2000 قطعنامۀ شماره  1325 را تحت عنوان “زنان، صلح و امنیت” به تصویب رسانید. به گونۀ که محور های اصلی آن را پیشگیری مناقشات و خصومت ها در درون و در میان کشورها، تأمین مشارکت زنان در حیات سیاسی و اجتماعی و نیز جلوگیری از رفتارِ خشونت آمیز علیه آنها، شامل می گردید. این قطعنامه مبنایی به شمار می رود که خشونت های گوناگون علیه زنان بدون مجازات نمانند و عاملان آنها به پای میز محاکمه کشیده شوند.

خشونت علیه زنان در واقع برای توصیف کلی رویه های خشونت‌آمیز علیه زنان به کار می‌ رود، چنانچه مجمع عمومی سازمان ملل متحد این پدیده ( خشونت علیه زنان ) را این گونه تعریف کرده است: هر گونه اقدام خشونت آمیز مبتنی بر جنسیت که منجر به خشونت فیزیکی، جنسی و غیره شود. آسیب یا رنج روانی به زنان، از جمله تهدید به چنین اعمالی، اجبار یا سلب خودسرانۀ  آزادی، چه در زندگی عمومی و چه در زندگی خصوصی رخ دهد، خشونت علیه زنان نامیده می شود”.

کنفرانس جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۹۳ خشونت علیه زنان را به عنوان نقض حقوق بشر شناخت، از همین رو گفته می شود اعلامیۀ رفع خشونت علیه زنان توسط سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۳، اولین ابزار بین‌المللی بود که به خشونت علیه زنان پرداخته است. این سند به‌ گونۀ ویژه به ماهیت اختلاف جنسی تاریخی و همیشگی برای فهم خشونت علیه زنان اشاره می‌کند و گونه های مختلف خشونت علیه زنان مانندِ: خشونت جنسی، خشونت جنسی غیر تماسی، خشونت کلامی، تجاوز، خشونت در مورد جهیزیه، تن فروشی اجباری، بارداری اجباری، ختنه زنان و دختران، خرید و فروش زنان و دختران، خشونت علیه زنان کارمند و مستخدمین زن، خشونت های ناشی از جنگ، خشونت در زندان، تجاوزهای سیستماتیک، خشونت نگاهی و رفتاری، خشونت سیاسی و را محکوم می کند.

شایان یادآوری است که یکی از بحث های مهم  در روز ِجهانی منع خشونت علیه زنان، بحثِ تجاوزِ جنسی بر زنان در شرایط جنگ است. حساسیت های فزاینده روی این مسئله باعث شده است که سازمان ملل، خشونت جنسی علیه زنان در دوران جنگ را مصداق جنایت علیه بشریت اعلام کند، از همین رو بر جنبه های گونان آن توجه صورت گرفته و بر نهی آن تأکید شده است.

در ماده های گوناگون اعلامیه منع خشونت علیه زنان به گونۀ زیر تصریح شده است:

مادۀ نخست: خشونت علیه زنان به معنای هر عمل خشونت ‌آمیزی است که بر اختلاف جنسیت مبتنی باشد و به آسیب یا رنج بدنی، جنسی و یا روانی برای زنان بیانجامد یا احتمال منجر شدن آن به این نوع آسیب‌ ها و رنج‌ ها وجود داشته باشد. از جمله تهدید به اینگونه اعمال یا اعمال مشابه، اجبار یا محروم کردن مستبدانۀ زنان از آزادی، خواه در  پیش چشم مردم و خواه در زندگی خصوصی روی دهد.

مادۀ دوم:  اعلامیه منع خشونت علیه زنان مصداق ‌های خشونت را چنین بیان می‌کند:

الف. خشونت جسمی، جنسی و روانی که در خانواده اتفاق می‌افتد از جمله تنبه بدنی،  آزار جنسی دختر ان نابالغ در خانه، خشونت مربوط به جهیزیه، تجاوز توسط شوهر، ختنۀ زنان و دیگر رسوم عملی که به زنان آسیب می‌ رساند، خشونتِ بدون ازدواج و خشونت مربوط به استثمار زنان.

ب. خشونتِ جسمی، جنسی و روانی که در حوزۀ زندگی جمعی و اجتماع اتفاق می‌افتد. از جمله تجاوز، سوء استفادۀ جنسی، آزار جنسی و هراس افکنی در محیط کار، در مراکز آموزشی و جاهای دیگر، قاچاق زنان و اجبار به تن فروشی.

ج. خشونت جسمی، جنسی و روانی در هرجایی که توسط دولت انجام شود یا نادیده گرفته شود.

مهمترین ویژگی‌های خشونت علیه زنان در دستگاه های خشونت گرا علیه زنان از این قرار است:

الف. قانونی بودن

ب. ایدئولوژیک بودن

ج. سیستماتیک بودن

در بررسی کیفیت و گستردگی خشونت به صورتِ عام و خشونت علیه زنان به گونۀ خاص، باید توجه داشت که این مسئله در کشور ها ریشه در توسعه نیافتگی فرهنگی و اجتماعی و به موازاتِ آن ریشه در دستگاه های سیاسی و ایدئولوژیک سنت زده و افراطی مسلط بر کشور ها دارد. لازمۀ حذف خشونت علیه زنان در خانه یا روابط خصوصی و یا در جامعه، حذف حاکمیت و سیستمی‌ است که خود مشوق و تولیدکنندۀ ایدئولوژی زور و خشونت است، خطر و ضرری که مانع جدی برای دستیابی به برابری، توسعه، صلح و همچنین تحقق حقوق بشر زنان و دختران  می شود، چیزی که وعدۀ اهداف توسعۀ پایدار (SDGs) را با مشکل روبرو می کند و نابسامانی های گوناگون اجتماعی و فرهنگی و همچنان اقتصادی و سیاسی را بیشتر از پیش دامن می زند، معضلۀ که نسبت به هر کشور دیگر امروزه افغانستان را با چالش مواجه نموده است، دشواری که نیازمندِ تلاش های هدفمند و فراگیر برای رهایی از آن است.

پنجم اکتوبر روز جهانی معلم گرامی باد!

 

 

روز جهانی معلم هر ساله در 5 اکتبر برگزار می شود. منظور از بزرگداشتِ روز جهانی معلم افزایش آگاهی در موردِ نقش معلمان در اجرای آموزش با کیفیت در تمام سطوح و بهبود وضعیت معلمان در جهان است.

یونسکو روز جهانی معلم را در سال 1994 معرفی کرد تا توجه را به مشارکت و دستاوردهای معلمان و همچنین به نگرانی ها و اهداف معلمان در آموزش جلب کند، پیشنهادی که برای نخستین بار ابزاری را در اختیار معلمان سراسرِ جهان قرار داد تا وظایف آنها را مشخص کند و حقوق شان را مطالبه نمایند. با پذیرش این پیشنهاد، کشورها به طور جهانی اهمیت داشتن معلمان شایسته، واجد شرایط و با انگیزه در جامعه را تصدیق کردند.

امروزه در حدود 100 کشور در سراسرِ دنیا روز جهانی معلم را جشن گرفته می گیرند. در این روز برنامه های ویژه‌ای در مکاتب و دانشکده ها به احترام معلمان برگزار می شود.

روز جهانی معلم با هدف ترویج همیاری به معلمان و ایجادِ آگاهی در موردِ اهمیتِ شغل معلمی برای رفع نیازهای نسل های آینده راه اندازی شد. در روز جهانی معلم از تلاش های معلمان و خدمات آنها به آموزش قدردانی می شود. این روز فرصتی برای بررسی چالش های مربوط به حرفۀ معلمی و حل دشواری های مربوط به شغل معلمی و شناخت حقوق و مسئولیت های معلمان است.

روز جهانی معلم به مسائل متعدد پیرامون جذب معلم، آموزش و پروش توجه می کند. این روز به لحاظ چیره شدن بر مشکلاتِ این قشر و نشان دادنِ پیشرفتِ آنها بسیار مهم است. روز جهانی معلم همچنین بر شرایط کاری و چشم انداز شغلی معلمان در سراسرِ جهان و همچنین شیوۀ های تبعیض علیه آنها تمرکز می کند.

  امسال بیست و هشتمین سالگرد روز جهانی معلم با برگزاری جشن ‌هایی در سراسر جهان برگزار می‌شود. شعار روز جهانی معلم در سال 2022، “معلمان در قلبِ بهبودِ آموزش” است.

 معلمان برای الهام بخشیدن، آموزش و راهنمایی ما هر روز سخت کار می کنند. آن‌ ها به ما کمک می‌کنند تا دانش خود را ارتقا داده، اطلاعات خود را به روز نگه داریم و با انگیزه بمانیم. آنها مربیانی هستند که ما را تشویق می کنند و در مسیرِ حرکت به سوی آینده پویان نگه می دارند.

  بی تردید معلمی شغل شریف و قابل احترام در سراسر جهان به شمار می رود. بنابراین پنجم اکتوبر به عنوان روزِ جهانی برای بزرگداشت از معلم انتخاب گردیده و گرامی داشته می شود. روز جهانی معلم خجسته باد!

d4dd0e5dc75da98be1184283ad36acca2f0a4e6b99d0f47dc9f06d890e46e1c9.0

19 اگست

روز جهانی بشردوستی

 

۱۹ آگوست روز جهانی بشر دوستی نامگذاری شده است. مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۰۸ میلادی و در سالروز بمباران مقر سازمان ملل در عراق در سال ۲۰۰۳ این روز را به نام روز بشردوستی نامگذاری کرد. هر ساله در این روز روی یک موضوع مشخص تمرکز گردیده و در جهت رفاه،  شرافت و ادامه حیات انسان هایی که گرفتار بحران و عدم  امنیت شده اند یا کارگران فقیر تلاش های خوبی صورت می گیرد.

روز جهانی بشر دوستی با سلسلۀ از اصول اخلاقی مانندِ نیکوکاری، همدردی با یکدیگر و مهربانی پیوند خورده است. در این روز مهم تمام مردم جهان بدون در نظرداشتِ نژاد و مرزهای جغرافیایی و تنها به این دلیل که انسان هستند نسبت به سرنوشت و رنج هایی که متحمل شده اند ابراز احساسات و همدردی می کنند. بشر دوستی در سرشتِ انسان ها نهفته است و همین مسئله سبب می شود که وی در جوامعی که در آنها زندگی می کند نیز این ویژگی نیکو را گسترش دهد. در این روز انسان ها می پذیرند که تنها انسان بودن برای کمک به یکدیگر کفایت می کند و عواملی مانندِ تبعیض نژادی، تبعیض جنسی، قوم پرستی،  اختلافات مذهبی نباید مانع دوست داشتن همدیگر شود.

  زمان گواه است که در تاریخ بشریت انسان هایی وجود داشته اند که تنها به زندگی فردی خویش فکر نکرده بلکه برای یاری به دیگران نیز تلاش های ارزشمندی به خرج داده اند. چه بسا بسیاری از این انسان های فداکار در راه خدمت به هم نوع خود جان خویش را از دست داده اند. روز جهانی بشر دوستی فرصت و بهانه خوبی است که یاد و خاطرۀ این انسان های بزرگ را گرامی بداریم و بر خدمات ارزنده آنها ارج نهیم. در این روز یک بار دیگر تلاش های انسان های خیر، نیکوکار و فداکاری را مرور می کنیم که با زحمات خود دنیا را به مکانی بهتر برای زندگی تبدیل کرده اند. این روز برای تشکر از تمام پزشکان، استادان، مهندسان، رهبران و خدمتکارانیاست که خواب و خوراک و آسایش خود را فدای خدمت به همنوع خویش نموده اند.

روز جهانی بشردوستی هر ساله در بیش از ۵۰ کشور جهان گرامی داشته می شود.  روز جهانی بشردوستی همانگونه که مطرح شد متعلق به حوزۀ جغرافیایی خاصی نیست و برای تقدیر و تشکر از تمام انسان های فداکار در نظر گرفته شده است که با تلاش های خود و با اقدامات خوب خود جهان را به مکانی بهتر برای زندگی تمام انسان ها تبدیل کرده اند انسان هایی که در این راه حتی از جان خود نیز گذشتند.

20 جون

 روز جهانی پناهندگان گرامی باد

 

 

۲۰ جون توسط سازمان ملل متحد برای احترام به پناهندگان روزِ جهانی پناهنده نامگذاری شده است. این روز زمانی است برای گرامیداشت از نیروی شکیبایی افرادی که برای بهتر کردنِ شرایط زندگی خود و دوری گزیدن از درگیری و شکنجه به دیگر کشورها پناه برده اند. در این روز با درک مسایل و مشکلات پناهندگان با آنان همدلی شده و از صبوری این افراد برای ساختن زندگی شان قدردانی صورت گرفته است. در این روز حقوق، نیازها و تمایلاتِ پناهندگان مطرح گردیده و تدبیرهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی لازم برای ارتقای سطح زندگی آنها انجام می‌گیرد.

روز جهانی پناهندگان فرصتی را بوجود می آورد تا نهاد ها و سازمان ‌های مربوطه و مسئول توجه ویژه‌ای به مشکلات این قشر که هر روز بر تعداد شان افزوده می‌شود، بنمایند تا گامی هر چند کوچک برای سبک بار کردنِ این افراد آسیب پذیر برداشته شود. این روز برای اولین بار در ۲۰ جون سال ۲۰۰۱ میلادی جهتِ گرامیداشت از پنجاهمین سالگرد کنوانسیون ۱۹۵۱ در ارتباط با وضعیتِ پناهندگان در سطح جهان برگزار شد. پیش از این ۲۰ جون روز پناهندگان آفریقایی اعلام شده بود و پس از افزایش چشمگیر پناهندگانِ ملیت های دیگر این روز تحتِ عنوان روز جهانی پناهندگان تغییر نام یافت و نکو داشته شد.

روز جهانی پناهندگان همراه با برگزاری مراسم مختلف برای حمایت از پناهندگان در اکثر کشورهای جهان برگزار می‌شود، در این روز بر مفهوم حقوق بشری “هر کس، در هر کجا  و در هر زمان حق دارد که به دنبال امنیتِ خود باشد” تأکید صورت می گیرد و صحه گذاشته می شود.

14 جون

روز جهانی اهدای خون گرامی باد

 

سازمان بهداشت جهانی، جامعۀ بین المللی انتقال خون، انجمن بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر و اتحادیۀ بین المللی سازمان های اهداکنندگان خون به اتفاق از سال 2004 میلادی ( 1383) ،14 ژوئن را روز جهانی اهدای خون نامگذاری نمودند و از همه کشورها خواستند در این روز برای بزرگداشت اهداکنندگان برنامه ریزی نمایند. انتخاب این روز به مناسبت تولد پروفیسور لنداشتاینر کاشف گروه های خون و برندۀ جایزه نوبل بود که دانش طب پس از این کشف بزرگ پیشرفت زیادی کرده است.

 اهدای خون هنگامی رخ می‌دهد که یک فرد سالم به ‌گونۀ داوطلبانه مقدار مشخصی از خون خود را در یک مرکزِ انتقال خون هدیه می‌کند. خون اهدا شده پس از انجام آزمایش‌های تخصصی و تأیید سلامتی به‌ منظور تهیۀ فراورده‌های خونی موردِ استفاده قرار می‌گیرد و یا از طریق بانک خون مراکز درمانی به افراد دیگر تزریق می‌شود.

 

در کشورهای توسعه یافته و اکثر کشورهای در حال توسعه، بیشترین اهدا کنندگان خون را افراد داوطلبی تشکیل می‌دهند که در قبال آن پولی دریافت نمی‌کنند. در کشورهای فقیرتر، افراد خون خود را برای انتقال به اعضای خانواده و یا دوستان ‌شان اهدا می‌کنند. بنابراین انگیزه ‌های مختلفی برای اهدا، شامل انجام عمل خیر، کمک به بهبود خویشاوندان، نیاز مالی و برای استفاده خودِ فرد در آینده ( اهدای اتولوگ ) وجود دارد.

blood

22 می

روز جهانی تنوع زیستی

 

سازمان ملل متحد برای افزایش آگاهی مردم دربارۀ تنوع زیستی، روز 22 ماه می را به عنوان روزِ جهانی تنوع زیستی معرفی کرد. سازمان ملل متحد ابتدا، 29 دسامبر 1993 ( تاریخ تشکیل کنوانسیون تنوع زیستی ) را به ‌عنوان روزِ جهانی تنوع زیستی تعیین کرد، اما در دسامبر 2000 مجمع عمومی این سازمان، با هدفِ افزایش سطح درک و آگاهی از مسائل مربوط به تنوع زیستی، 22 می را ، تحت عنوان روز بین المللی تنوع زیستی نامگذاری کرد.

 تنوع زیستی به صورت کلی شکل های گوناگون حیات در روی کرۀ زمین را شامل می شود. به طور تخصصی تر تنوع زیستی را  می توان  مجموعۀ از ذخایرِ ژنی موجود در یک گونه و یا یک اکوسیستم اطلاق کرد که حاصل صد ها میلیون سال تاریخ تکامل است. تنوع زیستی از سه مفهوم مرتبط، تنوع ژنی، تنوع گونه و تنوع زیست بوم ( اکوسیستم ) تشکیل شده است که البته به دلیل ملموس تر بودنِ تنوع گونه ای بیشتر این موضوع در سطح گونه بررسی می شود. منشا تنوع زیستی تکامل است، زمانی که ما یک گونه را از بین می بریم، در واقع محصول میلیون ها سال زمان و صرف انرژی که منجر به تکامل آن گونه شده است را از بین برده ایم. انقراض یک گونه سفری بی بازگشت است و همه تلاش ها و ثروت های جهان برای بازگرداندن آن بی ثمر خواهد بود. آنچه که حفظ تنوع زیستی را برای ما انسان ها دارای اهمیتِ ویژۀ می کند نقش و کارکرد تنوع زیستی در تأمین غذا، تأمین معاش، کاربرد های پزشکی، تجارت و صنعت، کاربرد زراعت و بسیاری کاربرد های دیگر آن  است، بنابراین تنوع زیستی معیشت مردم و توسعۀ پایدار را در همۀ حوزه های فعالیت از جمله بخش های اقتصادی همچون زراعت، جنگلداری، آبزی پروری و گردشگری پایه ریزی می نماید.

 تنوع زیستی برای انسان بسیار مهم است، زیرا تنوع و افزایش گونه های گیاهی به معنای افزایش محصولات غذایی برای انسان و تنوع و افزایش گونه های جانوری به معنای پایدار بودنِ محیط زیست در جهتِ تعادل طبیعت  است، به همین جهت گفته می شود تنوع زیستی نوعی بیمۀ طبیعت در مقابل حوادث بد و ناگوار به شمار می رود.

.jpg

ونجلیس، موسیقیدان بین المللی درگذشت

ونجلیس، موسیقیدان بین المللی یونانی تبار فرانسوی در سن ۷۹ سالگی به تاریخ 20 می سال جاری در اثر ابتلا به کرونا در فرانسه درگذشت. او خالق موسیقی آثاری چون “ارابه‌ های آتش”،”فتح بهشت” و “بلید رانر” است.

 اوانجلوس اودیسه پاپاتاناسیو در سال ۱۹۴۳ متولد شد، او از دوران کودکی به موسیقی علاقه ‌داشت و از استعداد در آن زمینه برخوردار بود. وی در سن ۲۵ سالگی ، در پی کودتای ۱۹۶۷ و به قدرت رسیدن نظامیان در یونان، همراه بسیاری دیگر از هنرمندان این کشور را ترک کرد و به پاریس رفت.

 او در پاریس جذب زمینۀ جدیدی از سازهای الکترونیکی شد که به او اجازه می ‌داد ملودی ‌های شاد بسازد که بعد ‌ها به صدای خاص موسیقی او تبدیل شد. همکاری با فردریک روسیف، کارگردان معروف فرانسوی، به ورودِ ونجلیس به دنیای سینما منجر شد. او با ساختِ موسیقی متن فیلم‌ هایی مستند دربارۀ حیات وحش به کارگردانی روسیف، پروژه ‌هایی در این زمینه در کارنامه‌ اش ثبت کرد. این همکاری‌ موجب شد تا ونجلیس موردِ توجه چند کارگردان مطرح جهان قرار گیرد. او با ساختِ موسیقی فیلم ارابه ‌های آتش بود که به شهرتِ جهانی رسید و برندۀ جایزه اسکار سال ۱۹۸۱ شد، فیلمی تاریخی و درام به کارگردانی هیو هادسن دربارۀ دو ورزشکار که برای حضور در المپیک تمرین می‌کنند.

این فیلم در کنارِ جایزۀ بهترین فیلم جشنواره گلدن‌گلوب، در هفت رشته نامزد اسکار شد و سه جایزه اسکار برای فیلم، فیلمنامه و موسیقی دریافت کرد. موسیقی متن این فیلم یکی از ماندگارترین موسیقی‌های متن سینما در دهۀ ۱۹۸۰ به شمار می‌ رود.

تک‌آهنگ ارابه ‌های آتشکه برای آلبوم موسیقی این فیلم ارائه شد توانست تا جایگاه نخست فهرست ۱۰۰ آهنگ برتر بالا بیاید، همچنین از این تک‌آهنگ در مسابقه ‌های المپیک ۲۰۱۲ لندن و هنگام اهدای مدال استفاده شد. ونجلیس تولید موسیقی اختتامیۀ المپیک سیدنی (۲۰۰۰ ) و سرود رسمی جام جهانی فوتبال ۲۰۰۲ را نیز برعهده داشت. موسیقی ونجلیس تأکید زیادی روی سینتی‌سایزر ( سینث ‌سایزر ) دارد. برخی از کارشناسان موسیقی او را به ارکستر الکترونیکی تشبیه کرده ‌اند. به گفته وی، فناوری و موسیقی همیشه با هم بوده ‌اند و موسیقی علم است.

این هنرمند به موسیقی تجاری نظر مساعدی نداشت و بیشتر وقت خود را در استودیویی در لندن می‌گذراند و در آن ‌جا بود که موسیقی فیلم “ارابه‌ های آتش” را نوشت. از دیگر آثار مهم ونجلیس می‌توان به ساخت موسیقی برای فیلم‌ های “گمشده”، “ماه تلخ” و “اسکندر” اشاره کرد.

دربارۀ ویژگی ‌های شخصیتی ونجلیس گفته شده که برای ساختِ آثارش از کاوش در فضا، طبیعت، معماری آینده‌ نگر، عهدِ جدید و جنبش دانشجویی- کارگری ماه می۱۹۶۸ فرانسه الهام می‌گرفت. ساخته‌ های ونجلیس نزد فارسی زبانان نیز شناخته شده و بسیار شنیده‌ شده است.

ونجلیس در طول بیش از ۵۰ سال فعالیت در عرصۀ موسیقی، بیش از ۵۰ آلبوم موسیقی منتشر کرد و از او به‌عنوان یکی از برترین آهنگسازان موسیقی الکترونیک در همۀ دوران یاد می‌ شود.

21 می

روز جهانی تنوع فرهنگی و گفتگو و توسعه

 

یونسکو، نوامبر سال 2001 میلادی بیانیۀ در زمینۀ تنوع فرهنگی صادر کرد و پس از آن، مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز 21 ماه می برابر با 31 ثور را به عنوان روز جهانی تنوع فرهنگی برای گفت و گو و توسعه نام‌گذاری کرد. روز جهانی تنوع فرهنگی، گفتگو و توسعه فرصت آن را برای‌ ما فراهم می‌آورد تا ارزش‌های تنوع فرهنگی را بیشتر درک کنیم و بهتر بشناسیم تا مهارت ‌ها و ظرفیت های خود را در زمینۀ “چگونه باهم زیستن” ارتقا ببخشیم. یونسکو از تمامی اعضای سازمان ملل متحد و تمامی جوامع متمدن درخواست کرده است تا این روز را با حضور هر تعداد از هنرمندان و شرکت‏ کنندگان که امکان‏پذیر است، جشن بگیرند.

 یونسکو در مادۀ پنجم بیانیه اش در رابطه با تنوع فرهنگی در سال 2001 تأکید کرده است:”حقوق فرهنگی بخشی مهمی از حقوق بشر به شمار می رود. این حقوق جهانی است و از در ارتباطِ تنگاتنگ با حقوق بشر قرار دارد. لازمۀ شکوفا شدنِ تنوع خلاق، تحقق بی قید و شرطِ حقوق فرهنگی است، همانگونه که در مادۀ 27 اعلامیۀ جهانی حقوق بشر و در ماده‌ های 13 و 15 معاهدۀ بین‌المللی حقوق فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیز به این مطلب اشاره شده است. بنابراین همه افراد حق دارند افکار و ایده ‌های شان را بیان کنند و آثارِ خود را به زبان موردِ علاقۀ ‌شان و بویژه به زبان مادری‌ شان خلق و منتشر کنند”. در بیانیه همچنان آمده است:”آموزش با کیفیت حق همه است. همه حق استفاده از آموزش‌ هایی را دارند که در آن هویت ‌های فرهنگی آنان به رسمیت شناخته شده است و به آن احترام گذاشته می‌ شود. همه افراد حق دارند زندگی فرهنگی خود را به گونۀ که دوست دارند بسازند و فعالیت ‌های فرهنگی‌ای متناسب با آن و به سلیقۀ خود را اختیار نمایند، تا جایی که به حقوق و آزادی ‌های بنیادین بشر لطمۀ وارد نشود”.

از منظرِ یونسکو تنوع فرهنگی میراث مشترک بشریت است. تنوع فرهنگی منبعی برای نوسازی اندیشه ها و جوامع به شمار می رود. از رهگذرِ مطالعۀ فرهنگ هاست که از همدیگر شناخت پیدا می کنیم و روش های جدید را برای اندیشیدن را می آموزیم و تجربه م کنیم، از همین رو گفته می شود تنوع فرهنگی فرصتی برای صلح و توسعه پایدار است. حقوق فرهنگی باعث می‌شود که درک روشنی از فرهنگ جامعه حاصل شده و ضمن برخورداری موضوعات فرهنگی از پشتوانه قانونی لازم و حمایت دولت موجبات حفظ هویت فرهنگی را بوجود آورد‌.

 شایان یادآوری است که احترام به تنوع فرهنگی بحثِ به رسمیت شناسی حقوق فرهنگی جوامع و ملل را نیز برجسته می کند، به همین جهت گفته می شود واقعیت های اجتماعی و مردمانِ کشور ها با حفظِ حقوق فرهنگی و تعامل و گفتگو با یکدیگر می توانند در کنار هم برای اهداف مشترک و داشتن جهانِ مملو از عدالت و صلح و توسعه گام های سرشار از احترام و همپذیری یکدیگر را بردارند.

15 می

روز جهانی خانواده گرامی باد

 

 خانواده، نهادی است که با وجودِ تحولات جدی در جوامع، در اهداف و کارکرد های خود ثابت مانده و هنوز در همۀ جوامع ا اهمیت اساسی برخوردار است. خانواده، مناسب ترین نظام برای تأمین نیازهای روحی و معنوی بشر است و بهترین بستر را برای تأمین امنیت و آرامش روانی اعضا و  پرورش نسل جدید فراهم می آورد.

  مجمع جهانی سازمان ‌ملل بر اساس قطعنامۀ شماره 237/47  که در تاریخ 20 سپتامبر سال 1993 به تصویب رسید، 15 می را روزِ جهانی خانواده اعلام کرده است. به همین جهت همه ساله چنین روزی به عنوان روزِ جهانی خانواده در کشورهای مختلف گرامی داشته می ‌شود.

 خانواده نخستین بافتی است که فرزندان درآن فکر، احساس و رفتار می کنند، همچنان یاد می گیرند و رشد می یابند. خانوادۀ سالم، در واقع اساسی ترین گام در داشتن جامعۀ سالم به شمار می رود. از ویژگی های مهم خانوادۀ سالم می توان این گونه نام برد: برآوردن نیاز های جسمانی، اجتماعی، روانشناختی و معنوی اعضای خانواده و توانایی سازگاری با تغییر، به هم پیوستگی، انعطاف پذیری و ارتباط متعادل میان آنها.

 هدف از گرامیداشتِ روزِ جهانی خانواده، اهمیتِ جوامع جهانی به خانواده به عنوان اصلی‌ترین رکن جامعه و برطرف کردن مواردی است که در دنیای امروز این کانون گرم زندگی را تهدید می‌کند. افزون برآن، روزِ جهانی خانواده فرصتِ مناسبی برای ارتقای سطح آگاهی عمومی در موردِ مسایل مربوط به خانواده و گسترش آن در جوامع گوناگون است.

  نهاد خانواده در همه جوامع به عنوان مهمترین پایگاه انتقال عناصرِ فرهنگی، آداب، ارزش ها، دانش ها و مهارت ها به نسل جدید معرفی شده است. زیرا خانواده از یک سو زمینه سازِ شکوفایی استعداد ها و رشد جسمی، اخلاقی، اجتماعی، عاطفی و عقلانی کودکان و نوجوانان است و از سوی دیگر، عامل مؤثری در شکل‌گیری ارزش ‌ها، ایجادِ فرهنگ و تمدن بشری به شمار می آید. از همین رو صاحب نظران تعلیم و تربیت، نهادِ خانواده را مؤثرترین نهاد برای آموزش و پرورش غیرِرسمی و اولین فضای مساعد برای ایجادِ عادات مناسب تربیتی می دانند. در همه جوامع، خانواده مسئول حفظ نسل و اجتماعی‌کردنِ فرزندان می باشد و ایجادِ محیط مأنوس و صمیمی و با مهر و محبت بر عهدۀ خانواده است.

 جان دیوی، فیلسوف برجستۀ امریکایی بدین باور بود که :”تداوم جامعۀ انسانی تنها با انتقال مداوم آرمان ها و عاداتِ آن از نسلی به نسل بعد امکان پذیر می شود”، مفهومی که می رساند: آموزش و پرورش به معنای وسیع کلمه، موجبِ این تداوم اجتماعی حیات می شود.

8 می

روز جهانی مادر خجسته باد

 

روز 8 می هر ساله به یاد بود و افتخارِ مادران در کشور های گوناگون گرامی داشته می شود. تاریخچۀ این روز به قرن نوزدهم باز می ‌گردد. در نخستین سال ‌های دهۀ ۱۸۵۰ میلادی، یک تن از فعالان امورِ زنان به نام اَنا ماریا جارویس، انجمن ‌هایی را در فیلادلفیای امریکا با نام فعالیت های “روز مادر” تشکیل می داد، تا اینکه در سال 1907 مراسم بزرگی را به افتخار مادرش در گرافتون ویرجینیای غربی برگزار نمود.

  فلسفۀ وجودی انجمن‌ های یاد بود از مادران در واقع کمک به سربازانِ مجروح جنگ عنوان شده بود، انجمن هایی که پس از جنگ، بواسطۀ جارویس و زنان دیگر، تحتِ عنوان “روز دوستی مادران” به فعالیت های شان ادامه دادند و هدفِ شان را کمک به صلح و تجلیل از نقش برجستۀ مادران در جهتِ گسترش بی شائبۀ مهربانی اعلام نمودند. در همین راستا یکی از زن‌ های فعال در این انجمن ها، به نام جولیا وارد هاو در سال ۱۸۷۰ میلادی، بیانیۀ “روزِ مادر” را منتشر کرد که بسیار موردِ استقبال قرار گرفت، مضمون آن بیانیه این بود که “زنان نقش سیاسی فعال تری را برای ترویج صلح به عهده بگیرند”.

  8  می روزِ جهانی مادران تقریباَ در کل جهان جشن گرفته می شود و به نظر می رسد که جزء معدود موضوعات جهانی باشد که تمامی فرهنگ ها، حتما یک روز را در سال به آن اختصاص می دهند و عنوانِ روز مادر و پاس داشتن مادرانگی را جشن می گیرند. این روز به دلیل میمنتِ فرزندآوری مادران و فداکاری های بی شمار آنها برای بشریت، برگزار می شود.

شایان یادآوریست که جشن های بزرگداشتِ مادران و الهه های مادر به دوران باستان برمی گردد، یادمان هایی که در دوران مدرن به شیوه های جدیدتر تداوم پیدا می کند.

3 می

روز جهانی آزادی رسانه ها گرامی باد

 

 مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۳ میلادی طی مصوبۀ روز سوم ماه می هر سال را به ‌عنوان “روزِ جهانی آزادی رسانه ها” اعلام کرده است.

این موضوع از قطعنامۀ مصوب همایش عمومی یونسکو در سال ۱۹۹۱ میلادی تحتِ عنوان “ارتقای آزادی رسانه ها در جهان” که جراید آزاد، فراگیر و مستقل را به عنوان یکی از اجزای ضروری جامعۀ دموکراتیک تلقی می کرد، نشأت گرفته بود.

آزادی رسانه ها همانندِ ضمانت نامۀ از جانبِ دولت‌ ها به رسانه های عمومی، در برابرِ مواجهه با روند های محدود کنندۀ ابرازِ نظر در جوامع است، به گونۀ که حقوق قانونی رسانه‌ ها و همچنان مراجع رفع اختلاف میان رسانه‌ ها و شاکیان را مشخص می‌کند. این حقوق در بسیاری از کشورها به صورتِ قانونی و در چهارچوبِ قوانین اساسی آنها تعبیه گردیده‌ است تا از آزادی رسانه ها حمایت به عمل آید.

امروزه، رسانه ها در زمینۀ مسایل تحلیلی، سرعت در اطلاع رسانی، حركت و پیش بینی برخی از رویداد ها و ارائۀ آگاهی های لازم به جامعه، برای بالابردنِ حساسیت مردم نسبت به واقعیاتِ اجتماعی، نقش بسزایی دارند.

 يونسكو مشوق و حامی نوآوري‌ هايی است كه موجب شود در اين روز، آزادی رسانه ها توسعه يابد و جنبۀ فراگير و جهانی پيدا كند و به دولت ‌ها يادآوري شود كه به تعهدات خود در قبال آزادی رسانه ها پابندی نشان دهند. در این روز باید آگاهی مردم دربارۀ اهميتِ آزادی رسانه ها افزايش يابد.

در “روز جهانی آزادی مطبوعات” رسانه ها تشویق می ‌شوند تا گفتگو ميان صاحبانِ جرايد دربارۀ آزادی رسانه ها و اخلاق حرفه‌اي رونق بيشتری پيدا كند، آرزومندی که در شرایط حاضر افغانستان از آن فاصلۀ بسیاری دارد، واقعیتِ تلخی که نشان می دهد وضعیت آزادی بیان در افغانستان به شدت وخیم است و نمونۀ بارزِ آن را می‌ توان در فضای بحران‌زده و پر از ارعابِ مسلط بر کشور مشاهده کرد، این در حالیست که “آزادی مطبوعات سنگ بنای حقوق بشر” دانسته شده و “آزادی اطلاعات: حق دانستن” نیز از ارزش های مهم معاصر به شمار آمده است.

 

26 اپریل

روز جهانی مالکیت معنوی


 سازمان جهانی مالکیت فکری ( وایپو ) روز ۲۶ اپریل هر سال (برابر با ۶ اردیبهشت / ثور سال ‌های غیر کبیسه) را به روز جهانی مالکیت فکری نامگذاری کرده است.

 سازمان جهانی مالکیت فکری هر ساله برای بزرگداشت این روز و برای دادن ایدۀ بیشتر به اداره های کپی‌رایت، مالکیت صنعتی و مشابه این سازمان‌ها در همه جای دنیا، و نیز به افراد فعال در زمینه ‌های گوناگون که ممکن است بخواهند برنامۀ برای این روز ترتیب بدهند، درون ‌مایۀ برای این روز در هر سال معرفی می‌کند. درون‌ مایه پیشنهادی امسال این سازمان موضوع “مالکیت معنوی و نوآوری جوانان برای آیندۀ بهتر” است. 

 

24 اپریل

روز جهانی چند جانبه گرایی و دیپلماسی برای صلح

 

بر اساس تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 2018 روز 24 اپریل به عنوان روز جهانی “چند جانبه گرایی و دیپلماسی برای صلح” نامگذاری شده است، روزی که نشان می دهد با احیای تصویرِ منشور سازمان ملل و اسناد متنوع این سازمان مبنی برهمسویی و هم‌افزایی بین‌المللی برای تحقق صلح پایدار بویژه در پارادایم توسعۀ پایدار تأکید شود.

 دیپلماسی و همکاری چندجانبه برای تحقق صلح بر مجموعۀ از عوامل مانندِ دولت ها، نهاددهای بین‌المللی، سازمان های مردم نهاد غیرِ دولتی دلالت دارد، هر چند تجربۀ زیسته بویژه در بحران های بشری در دهه ‌های اخیر نشان داده است که سازمان های مردم نهاد غیر دولتی بیش از هر عامل دیگر رو به رشد، نقش‌آفرینی مؤثر و مسئولیت پذیری حقوق بشری بوده است.

 شواهدی نشان می دهند د که مؤسسات غیرِدولتی بویژه در دورۀ پساکرونا نقش مهمی در مسیر صلح پایدار بای کرده اند و با افزایش امواج ناسیونالیستی و ناکامی سازمان های بین‌المللی در مدیریت شرایط حادث شده، بیش از پیش در دیپلماسی چندجانبه برای صلح مؤثر واقع شده اند.

 از سال 1945 که مؤسسات غیرِ دولتی توانستند با لابی در کنفرانس سان ‌فرانسیسکو جایگاه “مقام مشورتی” یا “اکوسوک” را اخذ کنند تا امروز که هزاران مؤسسۀ غیردولتی دارای این مقام هستند، مؤسسات غیرِ دولتی به صورت فزایندۀ از جایگاه مشورتی و همکاری عملیاتی در عرصۀ بین‌ الملل برخوردار بوده ‌اند، تا آنجا که امروزه سازمان های مردم نهاد غیردولتی در واقع به مرور زمان به ساختار های دموکراتیک و نمایندۀ جامعۀ مدنی، مستقل از دولت ها، به ابزار قانونی و بخشِ تفکیک ناپذیر حکمرانی بدل شده اند.

نقش‌آفرینی سازمان های مردم نهاد در تعامل با دولت ها و نهاد های بین‌المللی در مقولۀ صلح نیز در راستای همین امر تعریف می شود. افزون بر متکثر شدن کنشگران و بازیگران به واسطۀ مشارکت سازمان های غیرِ دولتی مردم نهاد، ادبیات جنگ، منازعه، موازنۀ قوا و نگاه های امنیتی در بسیاری از ابعاد محلی، منطقه‌ای یا بین‌المللی، حداقل در سطح هنجارسازی و تولید محتوا و اسناد به سوی صلح‌ محوری و رعایت حقوق بشر یا حقوق بشردوستانه متمایل شده اند.

در دوران ما که تغییرات آب و هوایی، تنش های جیوپلیتیکی، افراط گرایی و خشونت، بحران های انسانی و مهاجرتِ گسترده وجدان بشری را آزار می دهند، نیاز جدی وجود دارد تا تمامی مجموعه ها اعم از دولت ها، نهاد های بین‌المللی و سازمان های غیرِ دولتی بیشتر از پیش تلاش های شان را در راستای چند جانبه گرایی و دیپلماسی برای صلح فراگیر و توسعۀ پایدار هماهنگ نمایند. 

23 اپریل روز جهانی کتاب

 

 روز جهانی کتاب یک رویداد سالانه است که در ۲۳ اپریل، برگزار می ‌شود. این روز توسط یونسکو نامگذاری شده‌است. در این روز در سراسر جهان اهمیت کتابخوانی یادآوری می‌ شود. در سال ۱۹۹۵ یونسکو تصمیم گرفت که روز جهانی کتاب و حق نشر در این روز جشن گرفته شود. این روز همچنین مصادف با سالگرد در گذشت ویلیام شکسپیر و سروانتس است.

 ایده اعلام این روز به عنوان روز جهانی کتاب و حق مؤلف اولین بار در کاتالونیا نشأت گرفت. آنجا در روز ۲۳ اپریل، روز سن ژورژ، در برابرِ هر کتاب که فروخته می ‌شود یک شاخۀ گل رز، به خریدار کتاب هدیه داده می ‌شود. بدین خاطر بود که به پیشنهاد یونسکو در همه دنیا گل رز و کتاب در کنار هم، به عنوان آرم روز جهانی کتاب و به نشان پیوند میان عشق و فرهنگ ثبت شده است.

 موفقیت روز جهانی کتاب بیش از هر چیز، به حمایت کلیه گروه ‌های ذینفع از این روز بستگی دارد. این گروه‌ ها عبارت ‌اند از: نویسندگان، ناشران، معلمان، کتابداران، مؤسسات خصوصی و دولتی، سازمان‌های غیردولتی بشردوستانه و رسانه‌های عمومی. بسیج و دورِ هم جمع‌کردن گروه‌ های ذینفع در هر کشور، از مسئولیت ‌های کمیسیون ‌های ملی یونسکو، کلوپ ‌های یونسکو، مراکز و انجمن‌ها، کتابخانه‌ها و مراکزِ مرتبط با یونسکو و تمام کسانی است که مایل ‌اند در این روز جهانی بزرگداشت کتاب‌ ها و نویسنده ‌ها، با هم و در کنار هم فعالیت کنند.

22 اپریل

 روز جهانی زمین پاک

 

 در سال 1970 در يك نشست محيط زيست تصميم گرفته شد كه روز 22 اپریل روز زمين (Earth Day  ) تعيين شود. هدف از برگزاري روز زمين تشويق ساكنان کرۀ زمین به حفظ ِآن از آلودگي ها و تخریب و نیز لزوم و اهميت اين كار است.

روز زمین، روزی برای افزایش آگاهی و قدردانی نسبت به محیط زیستِ کرۀ زمین است. این روز دو بار در سال، یک بار در طول فصل بهار در نیمکرۀ شمالی ( ۲۲ اپریل ) و در طول فصل خزان در نیمکرۀ جنوبی ( که فصل بهار آن نیمکره محسوب می‌شود ) برگزار می‌ شود. روز زمینِ پاک در ۲ ثور و فردای آن روز ۳ ثور روزِ جهانی کرۀ زمین است.

 سازمان ملل متحد نیز هر سال در اعتدال بهاری، این روز را جشن می‌گیرد. این رسمی بود که توسط فعال صلح یعنی جان مک ‌کانل در سال ۱۹۶۹ در اجلاس یونسکو معرفی شد و در سال 1970 توسط سناتور امریکایی گیلورد نلسون به عنوان یک جلسۀ آموزشی در موردِ محیط زیست بنیان گذاشته شد. در خیلی از کشورها روز ۲۲ اپریل روز زمین است و جوامع بسیاری نیز هفتۀ زمین را با آغاز روزِ زمین جشن می‌گیرند و تمام هفته را به فعالیت‌ های زیست‌ محیطی اختصاص می‌ دهند.

 با توجه به اهمیتِ محیط زیستِ سالم در زندگی امروز، نقش فرهنگ سازی در کاهش آسیب های حاصل از تخریب ها و آلاینده های رو به گسترش در شهرها بسیار مهم است و می تواند در نهادینه ساختن باورِ پاک بودن و پاک زیستن نقشِ انکار ناپذیر ایفا کند. بسیاری از کارشناسان به نقش سازمان های مردم نهاد، انجمن های زیست محیطی و  نیز همۀ مردم تأکید می کنند.

روز جهانی زمین پاک یکی از رویداد مهم جهانی به شمار می‌ رود که هر ساله در تمام کشور ها برای ارتقای آگاهی و آموزش در مورد ِمسایل زیست‌ محیطی و ترویج فرهنگ حفاظت و پاسداری از زمین برگزار می ‌شود.

21 اپریل به رسمیت شناسی حق رأی زنان در فرانسه 

 

حق رأی زنان به معنای حق شرکت زنان در انتخابات است و از مهم‌ترین رویداد های تکامل اولیۀ جنبش‌ های مدافع حقوق زنان به شمار می رفت. هواخواهان حق رأی زنان کسبِ حق رأی را مقدمۀ مشارکتِ سیاسی زنان در جامعه می‌ دانستند.  شارل دوگل در سال ۱۹۴۴ برای نخستین بار حق رأی زنان در فرانسه را به رسمیت شناخت. در سال ۱۸۴۸ جنبش حق رأی زنان در ایالات متحده امریکا به یک جنبش اجتماعی گسترده تبدیل شد. در سال ۱۸۹۳، نیوزیلند نخستین کشوری بود که حق رأی زنان را به رسمیت شناخت. امروزه در میان کشورهایی که مردم می‌توانند در تصمیمات سیاسی و حاکمیتِ دولتی رأی دهند، تنها کشورهای بوتان، برونئی و واتیکان هستند که حق زنان برای شرکت در انتخابات را به رسمیت نشناخته ‌اند.